Subscribe to Diggly

اول از همه به شکل زیر نگاه کنید :

همونطور که در شکل می بینید یک وبلاگ با دسته های مختلفی از انسان ها مواجه می شود. به طور کلی ورودی های وبلاگ شما بازدید کننده نام دارد این ورودی به دو صورت خارج می شود . به یک دسته از آنها مشترکان یا Subscribers گفته می شود و دسته دیگر افرادی هستند که فقط وارد وبلاگ شما شدند مطلبی را خوانده اند و خارج شده اند. این دسته را خروجی های ناموفق می نامیم. (این اصطلاح رایج نیست و الان از خودم درآوردم)
هدف این مقاله بررسی راه های تبدیل خروجی های ناموفق به مشترکان شماست. خیلی اصولی شروع می کنیم :

چرا باید خروجی های ناموفق به مشترکان تبدیل شوند یا اصلا مشترکان چه اهمیتی دارند؟
مشترکان شما خوانندگان پر و پا قرص وبلاگ شما هستند ، آنها معمولا وبلاگ شما را از طریق فید خوان ها دنبال می کنند . برخلاف نظر خیلی ها که فکر می کنند تعداد بازدید زیاد ملاک موفقیت وبلاگ نویس است، تعداد این افراد نشان دهنده موفقیت شماست . در واقع این افراد نوشته های شما را برای خودشان مفید دونستند و هدف از مشترک شدنشون در واقع از دست ندادن مطالب شما بوده.

مشترکان شما چقدر اهمیت دارند؟
این جوری به این قضیه نگاه کنیم که فرض کنیم این افراد وجود ندارند . یعنی شما هیچ مشترکی ندارید اما درعوض مثلا گوگل روزانه هزاران نفر (!) را روانه وبلاگ شما می کند . این افراد وارد وبلاگ شما می شوند دنبال مطلبی که می خواستند می گردند ، آن را می خوانند و بدون اینکه توجهی به مطالب دیگر شما داشته باشند خارج می شوند . شما در واقع هیچ شنونده ای ندارید ! یعنی هویت شما ناشناخته می ماند و وبلاگ شما یک وبلاگ مرده است.

نتیجه گیری : مشترکان شما بازدید کننده هایی هستند که شما موفق شدید نظرشان را نسبت به مطالبتان جلب کنید . این افراد تا زمانی که شما مطالبی بنویسید که از نظر آنها خوشایند باشد ، شما را دنبال خواهند کرد . پس شما همیشه یک ترافیک ثابت به اندازه مشترکانتان خواهید داشت. تقریبا تمام مشترکان شما یک وبلاگ دارند و ممکن است درباره مطالب شما بنویسند یا به مطلبی از نوشته های شما لینک بدهند . این کار باعث می شود مشترکانِ مشترکان شما نیز به وبلاگ شما بیایند و مطالب شما را بخوانند و چه بسا که آها خود از مشترکان شما نیز شوند.

* مشترکان شما از طریق فید خوان ها شما را دنبال می کنند پس بیایید ببینیم چگونه می توانیم فیدمان را بهینه کنیم ؟

1. آیکن RSS بزرگ و مناسب
قبلا هم همیشه تاکید کردم روی این آیکن . این آیکن با بقیه آیکون ها باید مفاوت باشه . ترجیحا بزرگ و به رنگ نارنجی باشه و در جای قرار داده شده باشه که همه خوانندگان آن را به راحتی ببینند . چرا ؟ چون خوانندگان شما وقت این را ندارند ک در سوراخ سمبه های وبلاگ شما به دنبال یک نوشته کوچک یا یک آیکن کوچک باشند تا بتوانند مشترک شما شوند . در استفاده از این آیکون خلاقیت داشته باشید . 

 


! icons are clickable , do not disappoint them

2. به طور مداوم بنویسید
اگر شما مدام در نوشته هایتان وقفه داشته باشید و زمان نوشتن تان معلوم نباشد ، مشترکان شما یکی یکی شما را فراموش می کنند و از خبرخوان یا فید خوانی که دارند شما را حذف می کنند. اگر قصد این را دارید که برای مدتی ننویسید حتما آن را به خوانندگان خودتون اطلاع ندهید این تجربه رو من از وبلاگ قبلیم دارم.

3. از موضوع وبلاگتون دور نشوید
خوانندگان و مشترکان وبلاگ شما مشترک شما شده اند فقط برای اینکه به موضوع های شما علاقه داشته اند . اگر مثلا وبلاگی در زمینه آی تی دارید مشترکان شما علاقه مندان به آی تی هستند اما شما مثلا میایید و درباره جانورشناسی می نویسید (!) خوب قطعا مشترکان شما در کلیک کردن بر دگمه unsubscribe هیچ کوتاهی ای نخواهند کرد.

4. فقط در صورتی که مشترکان شما زیاد است تعداد آن را به نمایش بگذارید
یک بازدیدکننده وقتی وارد وبلاگ شما می شه با یک مطلب روبروست و سوابق وبلاگ شما را نمی داند و از روی آن مطلب ممکن است تصمیم بگیرد مشترک شما بشود یا نشود اما وقتی می بیند شما مثلا تنها 6 مشترک دارید به شک میفتد که نکند شما مطالب بی ارزشی بنویسید و ارزش وقت گذاشتن را نداشته باشد پس مشترک شما نمی شود.

5. فید پایانی نوشته ها
این موضوع خیلی مهم است که در پایان هر مطلب به یاد خواننده بندازید که شما را در صورت علاقه دنبال کند . پس بهتر است فید مطالبتان را در پایان هر مطلب قرار دهید و مثلا به خواننده پیشنهاد دهید اگر از مطالب شما خوشش آمده ، مشترک شما شود.

خوب امیدوارم وبلاگ هاتون به جای پربازدید کننده پر مشترک باشه .
ممنون از اینکه وقت گذاشتید و این مطلب رو خوندید.

Subscribe to Diggly

پروژه جدید ، از اینکه چه کسانی پشت این پروژه هستند و سرمایه گذاری می کنند الان صحبتی نمی کنم اما چند سرمایه گذار مایل به خریدن تعدادی از وبلاگ های مفید و فارسی زبان هستند و دلایل منطقی خودشون رو دارند . از من برای این کار درخواست کمک کردند و خواستند تا تعدادی وبلاگ مفید در این زمینه را به آنها معرفی کنم . خرید ها به دو صورت است یا خریدن خود وبلاگ و مطالب درون آن و یا بستن قرارداد با نویسنده وبلاگ برای نوشتن فقط در زمینه ای که این سرمایه گذاران به آنها می گویند.
در صورت اینکه کل وبلاگ شما را بخواهند بخرند ، این امکان وجود دارد که در کنار این خرید شما برای آنها هم با تنظیم قرار دادی بنویسید. خوب من وبلاگ زیاد می شناسم اما کسانی که مایل به فروش وبلاگشان هستند لطف کنند به بنده ایمیل بزنند . رنک سایت در گوگل و تعداد بازدید کننده ملاک نیست . ملاک تنها مشاهده یک مطلب مفید از دید سرمایه گذاران است. و نکته آخر اینکه وبلاگ تنها باید در زمینه آی تی و تکنولوژی باشد.

تنها وبلاگی که از من خواسته شد با نویسنده اش مذاکره کنم و قصد خرید جدی وبلاگ را داشتند وبلاگ یک پزشک بود . نکته آخر هم اینکه در صورت خریده شدن وبلاگ شما ، هیچ گونه حقی برای شما نسبت به مطالب داخل آن وجود نخواهد داشت. وبلاگ های خودتون رو برام ایمیل بزنید. فراموش نکنید قیمت پیشنهادی خودتون رو حتما ذکر کنید.

Subscribe to Diggly

جنگ ها انواع مختلفی دارند مثل جنگ های صلیبی ، جنگ سرد ، جنگ خیابانی و ... یه نوع جنگ هم داریم که من تازه متوجهش شدم اسم این جنگ ، جنگ گوگلی هست . این جنگ این جوریه که شما دو کلمه انتخاب می کنید و آن ها را به جنگ یکدیگر می فرستید و بعد یکی از آنها بر اساس دفعات یافت شده پیروز می شود . از معروف ترین این جنگ ها ، جنگ بین خدا با شیطان و گوگل با مایکروسافت است که نتایج آن را در زیر مشاهده می کنید :

خدا : 494,000,000   |   شیطان : 30,400,000
گوگل : 1,460,000,000     |    مایکروسافت : 847,000,000

خوب شما می تونید در اینجا بجنگید اما من پیشنهاد بهتری به جای جنگ و دعوا دارم و آن هم استفاده از نتایج به دست آمده برای وبلاگ نویسی بهتر و با ارزش تر ، ببینید در حوزه ای که می نویسید مردم بیشتر به دنبال چه چیزهایی بوده اند ؟ شما را چقدر جستجو کرده اند ، بحثی که شما به راه انداخته اید چقدر مورد توجه جستجو کننده ها بوده . به نتایج جالبی می رسید که به شما کمک می کند یک وبلاگ با مطالبی داشته باشید که دیگران به دنبال آنها هستند . سعی کنید نوشته های خود را بر روی نکات و مطالب مثبت وبلاگتون متمرکز کنید .

Subscribe to Diggly

یه برنامه هایی واسه بلاگر فارسی و این چیزا داشتیم که در حال انجامش بودم ، داشتم با لوگوی بلاگر ور می رفتم نمی دونم چرا یه دفه  این جوری شد؟ آقا شرمنده نمی دونستم انقدر داغه ، قول می دم خودم لوگوتون رو درست کنم .

بی ربط : از طرز فکرت خوشم اومد مزیدی جان ! (بخوانید)

Subscribe to Diggly

چند وقت پیش از گوگل شنیدیم که به دنبال استخدام ایرانی های مقیم کانادا و آمریکاست . بسی خوشحال شدم چون این کار یعنی گوگل به زبان فارسی و فرهنگ بومی ایران می خواد اهمیت نشون بده و احتمالا شاهد پروژه های بومیزه شده ( این اصطلاح رو از خودم در آوردم منظو بومی شده بود) خواهیم بود . اما خوب این وسط دو سری ایرانی وجود دارد ، ایرانی هایی که واقعا مقیم آمریکا و کانادا هستند که هیچ می روند و کار خودشان را می کنند یا استخدام می شوند یا نمی شوند. اما من برام جالبه بدونم که وقتی گوگل می گه ایرانی می خوایم یعنی یا فارسی زبان می خوایم یا انسان با فرهنگ ایرانی . خوب حالا گوگل اون ور دنیا چه جوری می خواد فرهنگ اصیل ایرانی رو تشخیص بده ؟
به همین دلیل عده دیگری به نظر من وجود دارند که با استفاده از هوش خودشون از این موقعیت استفاده می کنند . آنها افغانی ها هستتند.
یک افغانی وارد گوگل می شود :

افغانی : تق تق تق !
گوگل : ?..what the
افغانی : مو ایرانی هستِم خواستار کار در گوگلیم.
گوگل: oh damn it he is speaking farsi . please come in  
[در این هنگام کارمند گوگل اصغر را که در گذشته در گوگل استخدام شده صدا می زند و از او برای مصاحبه با افغانی ایرانی نما طلب یاری می کند ].
اصغر :داداش شما ایرانی هستی؟
افغانی : بله
اصغر : شغلت چی بود در ایران؟سوابقت رو بگو ببینم.
افغانی: ها مو تو کار ساختمان بودیم.
اصغر : معمار بودی؟
افغانی: عزیز مو تو کار "ساختمان داده" (data structure) بودیم.
اصغر : آهان بله.بنا های تاریخی ایران را نام ببر
افغانی : ش . م . ر
اصغر : ببخشید؟
افغانی : شوش ، مولوی ، راه آهن
.....
بقیه این مصاحبه پشت درهای بسته انجام شد اما من دیدم این آقای افغانی چند تا از دوستاش رو هم با خودش آورده بود و پشت در وایساده بودند . حتما شما هم می خواید از نتیجه این مصاحبه با خبر بشید ، خوب اشکالی نداره بفرمایید این هم ایرانی هایی که در گوگل پس از این مصاحبه استخدام شدند :


متاسفانه اصغر پس از سالهای سال زندگی در آمریکا چیز زیادی از زبان و لهجه فارسی و فرهنگ ایرانی به خاطرش نمی آمد.

Subscribe to Diggly

از 6 یا 7 سالگی بود که به موسیقی علاقه مند شدم ، اون موقع احتمالا ابی و اندی و از این چیزها مد بود اما خدا را شکر در محیطی با موسیقی آشنا شدم که از موسیقی های ...  بویی نبرده بود . وقتی مثلا توی ماشین دوستام نشستم و یه آهنگ ایرانی می ذارن و من می پرسم این کیه؟ با کمال تعجب می پرسن یعنی تو سیاوش قمیشی رو نمی شناسی؟؟
Roger Waters در هفت سالگی اسطوره من بود . صبح تا شب Pink Floyd گوش می دادم ، اون موقع شاید چیزی هم نمی فهمیدم از آهنگ هاش یعنی حتما همین طوره چون آهنگ هایی که مثلا Roger Waters و Syd Barret و Gilmour بشینند بسازند  بیش از اینکه به موسیقی مرتبط باشند به فلسفه ارتباط دارند. خلاصه این ها رو همه گفتم که بگم من Pink Floyd گوش می دم ، شما چطور؟ البته از آنجایی که یک گیتار الکتریک هم دارم طبیعتا با متالیکا هم به موقعش حال خواهم کرد.

خوب در بین وبلاگ نویسان کسی هست که Pink باز یا متال باز باشه؟ خیلی دوست دارم بدونم پشت این وبلاگ ها چه روحیه ای از موسیقی نهفته است . مثلا حدس می زنم دکتر مجیدی به موسیقی سنتی علاقه دارد (آیا؟) و دکتر مزیدی به شخص شخیص جیمز (این جیمز رو نبینید روی صحنه انقدر جلفه توی مصاحبه هاش جوری شرکت می کنه و حرف می زنه که 100 تا استاد دانشگاه هم نمی تونن) . روان پریش هم شاید پینک فلویدی باشه ، خلاصه لطفا بیایید و هویتتان را مشخص کنید.

Subscribe to Diggly

وقتی که به آرزوهای گیکی دعوت شدم و دربارش نوشتم ، بهم خندیدید و یا گفتید این دیوونست یا گفتید اینا چیه و سر درد گرفتم و یه نخ سیگار بده بکشیم و اینا . اما اشکالی نداره این از خاصیت گیک هاست که دیگران بهشون بخندند . یه جمله هست که می گه :

Never make fun of the geeks, one day they will be your boss

کم کم داشتم می رفتم بخوابم و رویاهای گیکی ببینم که متوجه شدم دکتر مجیدی آپدیت کرد . رفتم در کمال تعجب با این تیتر مواجه شدم : "وب‌گردی با تراشه‌های مغزی، از رؤیا تا واقعیت" . این مطلب رو در تاریخ 25 دسامبر 2007 readwriteweb نوشته که خوندنش رو در اینجا پیشنهاد می کنم.
اگر آرزوهای گیکی من رو خونده باشید متوجه خواهید شد که این چیزی که readwriteweb نوشته ، زیر مجموعه ای از آرزوی گیکی منه . اسم سیستمی که  آرزو کرده بودم رو گذاشته بودم Mind Networking و دلیلش هم این بود که از امواجی که در مغز تولید می شه به عنوان یک سیستم برقراری ارتباط استفاده می شه . نتیجه اخلاقی که از این موضوع می گیریم اینه که این بابا یعنی readwriteweb از خواننده های وبلاگ منه که از همین جا بهش سلام و خسته نباشید می گم و یه درخواست دارم ازش و اونم اینه که آرزوهای مردم رو کش نروید حداقل منبع آرزو رو ذکر کنید :دی

+ آرزوی گیکی من رو در اینجا بخونید.
+ نوشته readwriteweb رو هم در اینجا بخونید.

Subscribe to Diggly

خوب همین چند ساعت پیش بود که از داتک نوشتم . الان یه ایمیل از جناب آقای فرخی از مدیران داتک (اگر اشتباه نکنم مدیر فنی) دریافت کردم به شرح زیر :

خوشحالم می بینم که چنین شرکت هایی توی ایران هم هستند که برای مشتریان احترام و ارزش قائل هستند . قصدم از بیان این مطلب تنها آپدیت کردن نوشته درباره پشتیبانی داتک نبود بلکه خواستم مثال زنده ای بیارم از برخورد هوشمندانه مدیران موفق که چگونه با مشتریان تعامل می کنند و نظرات آنها را در کارشان دخیل می کنند. قبلا از این تعامل در ویژگی های مدیران و شرکت های موفق نوشته بودم خدا را شکر که نمونه اش پیدا شد.

یک بار دیگر از آقای فرخی ممنونم.

  

Subscribe to Diggly

امروز تصمیم به ایجاد یک وبلاگ جدید گرفتم . وبلاگی که اصلا از ایجاد کردنش خوشحال نیستم اما احساس می کنم وجودش لازمه . اگه اشتباه می کنم لطفا بهم بگید . این وبلاگ کارش اینه که توش مطالبی که حق انتشارش (کپی رایت) نقض شده رو همراه با وبلاگ ناقض و منبع اصلی نوشته به طور روزانه معرفی می کنه . پس اگر جایی مطلبی رو دیدید که قوانین حق انتشار در موردش رعایت نشده ، چه مال خودتون و چه دیگران لطف کنید و برای ایمیل gotathief [at] gmail . com همراه با منبع اصلی بفرستید تا منتشر بشه . امیدوارم هیچ وقت توی این وبلاگ ننویسم .
اگر احساس کردید این پروژه بده ، به من اطلاع بدید اگر هم احساس کردید خوبه اون رو معرفی کنید.

ممنون
وبلاگ مربوطه

Subscribe to Diggly

چرا بریم راه دور؟ همین اطراف تهران ... اطراف همین پایتخت بزرگ . نشون می داد یه مصاحبه می کردند با مردم ...(یکی از توابع تهران) ، برق نداشتند ، راه نداشتند ، گاز هم نداشتند . مطب نداشتند بیمارستان نداشتند ایستگاه آتش نشانی نداشتند !!! یکیشون می گفت مریض هامون رو می بریم قزوین ، خیلی هاشون توی راه فوت کردند . بعد یه مصاحبه کرد با بخش دار ! آقای بخش دار هم گفت : کارهای مهمی انجام دادیم ، 2 سال پیش تصمیم گرفتیم جاده بسازیم الان هم روی تصمیمون پافشاری می کنیم ! ان شا الله اگر خدا بخواهد و همه چیز دست به دست هم دهد تا چهار سال دیگر ساخت جاده تمام خواهد شد ! در مورد گاز گفت تصمیم گرفته شده همه چیز هم هست ان شا الله در آینده این کار را خواهیم کرد ! نمی دونم این بخش دارها توی این سالها چی کار می کردند.
نتیجه اخلاقی : ملت از نبودن بیمارستان و سرما می میرن ، ما اینجا آرزوی گیکی می کنیم که کاش اینترنتم فلان سرعت رو داشت !

Subscribe to Diggly

امروز حدود 1 ساعت اینترنت قطع شده بود ، با داتک تماس گرفتم اما پاسخی داده نمی شد. هر 5 شماره پشتیبانی را چندین بار گرفتم (بالای 20 بار) تا بالاخره تلفن گویا وصل شد و در اینجا بود که در ابتدا با فشار دادن کلید 1 و بعد هم 3 باید ارتباطم رو با پشتیبانی برقرار می کردم . پس از فشار دادن این دو دگمه صدای یک خانم که به صورت گویا بود پخش شد : "23 نفر دیگر در انتظار برقراری تماس است ، برای انتظار عدد 1 و برای صرف نظر از برقراری تماس عدد 2 را فشار دهید" خوب تا اینجاش رو خوندید؟ حالا همه 1 دقیقه سکوت می کنیم .
... یعنی چی؟ یعنی من باید صبر کنم تا 23 نفر که متوسط هر کدام حدود 5 دقیقه صحبت می کنند کارشان تمام شود و بعد من پشتیبانی شوم؟ یعنی 115 دقیقه پشت خط بمانم؟ این را مقایسه کنید با استانداردهای ایده آل پشتیبانی که قبلا به آنها اشاره کرده بودم.
تماس را قطع کردم و منتظر ماندم تا مشکل خودش حل شد ! خوب این نسبت به اینکه 115 دقیقه پشت خط بمانم بهتره اما حالا که این طوری شده آیا می توان گفت من به عنوان یک مشتری پشتیبانی شده ام؟ آیا کسی از مشکل من خبر دار شده است؟ آیا داتک فکر خواهد کرد مشکل فقط برای کسانی بود که موفق به برقراری تماس شده اند؟ آیا داتک از وضعیت خطوط تلفن خود آگاه است؟
اما با توجه به چیزهایی که از داتک دیدم و در اینجا هم نوشتم برام چنین پشتیبانی ای قابل قبول نبود . من شاهد این بودم که چگونه چند مدیر و مسئول در داتک مشکلاتی که داشتم رو به جدیت پیگیری کردند و خیلی سریع حل کردند. خوب نتیجه منطقی این قضیه اینه که در داتک یک خلاء مخرب وجود داره (Gap) این Gap یا همون خلاء چیزیه که بارها در نوشته هام راجع به مدیران و شرکت های موفق بهش اشاره کردم و آن هم لزوم وجود داشتن پلهای ارتباط مستقیم بین مشتریان و مدیر یک شرکت است . به نظر من مشکل از اینجاست که این پل ها در داتک وجود ندارد (یا حضور نامعلومی دارند) و در نتیجه وقتی یک مشکلی ایجاد می شود افراد در سطوح پایین تر شرکت برای حل آن مشکل تصمیم گیری می کنند در صورتی که تصمیم گیری باید برعهده مدیران رده بالا و اجرا برعهده زیر دستان آنها باشد . این Gap باعث می شود خیلی وقت ها خیلی از مشکلات وجود داشته باشند اما مدیران از آنها اطلاعی نداشته باشند و با اطمینان خاطر از درست بودن تصمیمات و سیاست ها شون در انتظار پیشرفت باشند.
داتک بخش انتقادات و پیشنهادات دارد . بخشی که در کمتر شرکتی دیدم انقدر دم دست مشتری باشد و شما با فشار دادن مثلا عدد 9 به بخش انتقادات و پیشنهادات متصل شوید . داتک از این بخش نهایت استفاده رو می تونه ببره ، اما نمی بره و دلیلش هم اینه که اولا این بخش به صورت گویاست ! یعنی شما باید پیغام خودتون رو ضبط کنید ثانیا بعید می دونم پیام های ضبط شده کنترل شوند (این نظر منه شاید اشتباه می کنم اما من یه بار یه پیغامی گذاشتم که پیگیری نشد) . بخش انتقادات و پیشنهادات احتیاج به زنده بودن داره ، مشتریان احتیاج دارند که با یک انسان صحبت کنند نه یک صدای ضبط شده . صحبت با صدای ضبط شده تصور خوبی رو از یک پشتیبانی آن هم برای بیان پیشنهاد یا انتقاد ایجاد نمی کنه .
داتک چند ایمیل در صفحه "تماس با ما" که در وب سایت این شرکت هست اعلام کرده (یکیش ایمیل مدیریت داتکه که اصلا اشتباه است و چنین ایمیلی وجود نداره) ، با اطمینان می نویسم که هیچ کدام از این ایمیل ها کنترل نمی شوند و یا تصمیم خاصی براشون گرفته نمی شه . خوب دو موضوع مطرحه اولیش اینه که چرا به این ایمیل ها اهمیت داده نمی شه؟ شاید اگه اهمیت داده می شد وضعیت تماس های تلفنی این گونه نبود . ثانیا اگر قرار نیست اهمیت داده بشه پس چرا مطرح شدند؟ این دقیقا مثل اینه که یه راهی رو به کسی نشون بدی که تهش بن بست باشه.
به هر حال امیدوارم این قضایا در داتک به زودی حل بشه و اگر حل شد یا تغییراتی به وجود آمد در اینجا اعلام خواهم کرد. این نوشته رو هم برای این نوشتم چون می دونم مسئولانی در داتک آن را می خوانند و اهمیت می دهند . اگر حتی یک درصد هم احتمال می دادم این نوشته اهمیتی برایشان نداشته باشد آن را نمی نوشتم. داتک استعداد این رو داره که یک شرکت با استانداردهای ایده آل بشه چون مدیرانی داره که بی شباهت به مدیران موفق نیستند.

پیشنهاد من به مدیران داتک اینه که از MBWA بهره کافی را ببرند . به زودی درباره MBWA که مخفف Management By Walking Around هست می نویسم و می گم که چقدر این روش می تونه به پیشرفت یک شرکت و صرفه جویی در هزینه هاش کمک کنه .

Subscribe to Diggly

Twitter پرنده کوچولویی است که همه با آن آشنایی داریم و این روزها ازش بیشتر استفاده می کنم. چند لحظه پیش یکی از دوستام که در Twitter دنبالش می کنم به نام tylerreed یک سرویس بامزه راه انداخت ، مشابه این سرویس رو احتمالا در TweetGift یا Foamee دیده اید. این سرویس Twaction هست کارش اینه که توییت های شما رو عملی می کنه ، مثلا می تونید از کسی تشکر کنید ، بهش یک کادو بدید ، ببوسیدش و ...
برای این کار کافیه توییت خودتون رو به twaction@ بفرستید . 
مثلا برای تشکر کردن از من باید بنویسید : twaction @diggly thank for being so nice@
یادتون باشه دلیل کاری رو که انجام می دید بنویسید . این پیام ها در اینجا نمایش داده خواهند شد. همچنین لیستی از کارهایی که می تونید انجام بدید در اینجا موجوده ! خوب وقتشه که یه کم تنوع به Twitter خودتون بدید :)

Subscribe to Diggly

اکثر سایت ها برای Christmas  تغییراتی کردند ، خیلی ها Template ای که ازش استفاده می کردند رو حرفه ای در و وب 2.0 ای تر کردند و بعضی ها هم مثل من لوگوی وب سایت یا وبلاگشون رو عوض کردند ، کاری که گوگل اون رو در طی چند سال برای مناسبت های مختلف انجام داد و زمینه ای از کارتون رو در لوگوهاش ایجاد کرد . این کار برای گوگل دوستان خیلی خوشاینده .

اما گوگل برای Christmas امسال  تغییرات متفاوت تری کرد و نه تنها بار ها لوگوی صفحه اصلیش رو به مناسبت تعطیلات تغییر داد :

بلکه از نقشه های گوگل (Google maps) هم برای یک کار بامزه استفاده کرد . گوگل در یک نقشه به خصوص به شما اجازه داده تا عکس ها و فیلم های  تعطیلات خودتون رو پست کنید و به اشتراک بگذارید .
اما این تنها حرکت گوگل برای Christmas نبود ، حالا نوبت تغییراتی در Gmail بود که Parislemon متوجه آن شد . گوگل فضای Gmail رو به 6 گیگابایت برای هر Account ارتقا داد . این در حالیه که الگوریتم "Infinity +1" گوگل برای اختصاص فضا به کاربران جیمیل خسته کننده شده بود و تغییرات به کندی صورت می گرفت. با این حرکت گوگل فکر نکنم لازم به ذکر باشه که چقدر بر اهمیت Gmail Drive افزوده شد . پس تا الان شما یک هارد 6 گیگابایتی دارید که همه جا همراهتونه !
+ اگر از تغییرات جدیدی با خبر شدم همین جا آپدیت می کنم.

Subscribe to Diggly

حتما تاحالا شده از خودتون بپرسید آ یا گوگل هک شده یا نه؟ پیش اومده Down بشه یا نه؟ این اتفاق یعنی Down شدن گوگل خیلی خیلی خیلی به ندرت اتفاق میفته و به همین دلیل خیلی از مردم متصل بودن به اینترنت رو با باز شدن صفحه گوگل چک می کنند .  نوامبر 2005 یکی از معدود مواقعی بود که گوگل در خیلی از کشورها Down شد (همچنین دیگر سرویس هایی که توسط گوگل ارائه می شوند بعضی وقت ها down می شوند این موضوع می تونه واقعا آزار دهنده باشه مخصوصا وقتی که شما مثلا کدی از سرویس های گوگل رو در صفحه شخصی خودتون استفاده می کنید).
از اینها که بگذریم گوگل یک بار هک شده ! البته Google.de. که بهش می تونید یک هک اجتماعی هم بگید . در روز 23 م ماه January ، صفحه گوگل در آلمان برای مدتی تصویر زیر را نمایش می داد:

اتفاقی که افتاده بود این بود که یک نفر یک تقاضا برای صاحب شدن Google.de پر کرده بود و برای شرکت Goneo که در کار hosting هست فرستاده بود. این شرکت هم این درخواست را برای German DeNIC که این گونه کارها را مدیریت می کند فرستاده بود و درنتیجه DeNIC یک پیغام برای گوگل فرستاده بود و توش پرسیده بود که آیا این تقاضا را تایید می کنید؟ گوگل نتونست توی مدت 5 روزه ای که در این پیغام ذکر شده بود جوابی بدهد و بنابراین DeNIC این پاسخ ندادن را به عنوان تایید این تقاضا برداشت کرد و Goneo  به طور خودکار صاحب این domain شد. به همین دلیل همون طور که در تصویر فوق می بینید صفحه ای از Goneo که حاکی از این مطلب است که هنوز چیزی در اینجا قرار ندارد (no content error) در Google.de به نمایش گذاشته شد. بعد از اینکه Goneo متوجه شد چه اتفاقی افتاده است به DeINC اجازه آزادسازی این domain را داد.
این مطلب یکی از قسمت های مقاله ای بود که در Blogoscped خواندم. پیشنهاد می کنم این مقاله رو به طور کامل در لینکی که دادم بخوانید. نام این مقاله هم  The Google Homepage FAQ هست.

Subscribe to Diggly

Friendfeed رو قبلا معرفی کردم و راجع بهش نوشتم . اما الان که دارم این مطلب رو می نویسم قصدم معرفی نیست ، یک درخواست دارم و آن هم دعوت از دوستانتان برای عضویت در Friendfeed است.


چرا باید چنین کاری بکنم؟
این سوال را با یک سوال دیگر جواب می دهم . شما چرا فید وبلاگ دوستانتان را به فید خوان های مختلف اضافه می کنید؟چرا هر روز آنها را چک می کنید و بعضی وقت ها آنها را به اشتراک می گذارید؟
Friendfeed سرویسی است که دوستان شما را نه تنها در وبلاگشان بلکه در هر جای دیگر تحت نظر می گیرد و هر کاری که بکنند با شما به اشتراک می گذارد شما مثلا تا کنون به Google reader می رفتید که ببینید دوستانتان چه مطالبی در وبلاگشان نوشته اند ، این بار به Friendfeed می روید و می بینید دوستانتان چه مطالبی در وبلاگشان نوشته اند ، چه عکس هایی را دیده اند و از آنها خوششان آمده و چه نظراتی درباره آنها داده اند و یا اصلا چه عکس هایی را به فلیکر یا Picasa اضافه کرده اند ، از چه فیلم هایی در یوتیوب خوششان آمده و درباره آنها چه گفته اند ، چه فیلم هایی را آپلود کرده و چه فیلم هایی را به اشتراک گذاشته اند ، در Twitter چه مطلبی را نوشته اند ، از چه آهنگی خوششان آمده و به چه آهنگی گوش می دهند و هزاران کار دیگر که مربوط به سرویس های مختلف وبی می شود. شما همه اینها را یک جا خواهید داشت ! 
حتی اگر قصد استفاده از این همه امکانات را ندارید ، به خاطر افرادی که شما را دوست دارند و دنبال می کنند در این سرویس عضو شوید تا دوستانتان از کارهایی که می کنید به سادگی لذت ببرند.


برای حمایت از این پروژه می توانید :
- در Friendfeed عضو شوید . (برای دریافت دعوت نامه یا پیغام بگذارید یا ایمیل بزنید)
- دوستانی را به Friendfeed دعوت کنید (اگه خواستید دعوت نامه ها را به صورت نامحدود در هر زمانی ارسال خواهم کرد)
- درباره Friendfeed بنویسید و آن را معرفی کنید .
- این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید.
- لوگوی این پروژه را در وبلاگتان قرار دهید.

* اگر مطلبی در این باره نوشتید به من اطلاع دهید. (ممنونم)
من در Friendfeed

Subscribe to Diggly

این مطلب برای افرادی است که فکر می کنند گوگل هنوز فقط یک موتور جستجوی ساده است . در اخبار راجع به امکانات جدید گوگل می خوانند ، اما وقتی به سایت گوگل می روند با همان سایت ساده همیشگی روبرو می شوند. لیست زیر شامل امکاناتی از گوگل هست که مورد استفاده خیلی هاست و به راحتی می تونند ازش استفاده کنند بدون اینکه در گوگل Account داشته باشند.

1. نمایش فایل های ویدئویی در نتایج جستجو
گوگل به شما اجازه می دهد که ویدئوهای یوتیوب و Google Video را مستقیما از نتایج جستجو مشاهده کنید . یعنی شما می تونید یک آهنگ ، هنرمند و یا شوی تلویزیونی را جستجو کنید و فقط با کلیک بر روی "watch video"  آن را نمایش دهید.

2. ترجمه بهتر
امسال گوگل به سیستم مترجم آماری خودش نقل مکان کرد . سیستمی که ترجمه بهتری را در اختیار کاربران قرار می دهد ، سریعتر پیشرفت می کند  و زبان های جدید راحت تر به آن اضافه می شوند. شما با کلیک کردن بر روی "Language tools" در صفحه اصلی سایت گوگل می توانید به این سیستم دسترسی داشته باشید.

3. صفحات وب بیشتر
گوگل صفحات وب را سریعتر index می کند  و شما می توانید لحظاتی بعد از انتشار یک صفحه وب آن را جستجو کنید . اگر شما می خواهید نتایج جستجویتان را به صفحات جدید محدود کنید ، در"جستجوی پیشرفته"  امکانات بیشتری را در اختیار خواهید داشت که به شما اجازه می دهد صفحاتی را که در 24 ساعت گذشته ، هفته گذشته یا بازه های زمانی دیگر برای اولین بار توسط گوگل دیده شده اند را بیابید.

4. اطلاعات جغرافیایی را بیابید
نقشه های گوگل چیزی بیشتر از یک موتور جستجو برای یافتن کارهای محلی یا یک مسیر هستند. یافتن اطلاعاتی که از نظر محتوی با یک محل مورد نظر مطابقت دارند از طریق Mapplet ها یا مستقیما از داخل جعبه جستجو (search box)  نیز امکانات کارامدی هستند. می توانید عکس ها ، فیلم ها ، کتاب ها و نقشه های مختلف را در وب بیابید.

5. تماس مجانی 411 از داخل آمریکا
GOOG-411 (شماره ای که  گرفتن آن  برای شما هیچ هزینه ای را دربر ندارد و شرکت های بزرگ برای حمایت مشتریانشان اغلب از این شماره ها استفاده می کنند مانند شرکت بویینگ) به شما اجازه می دهد که کارهای محلی را بیابید و با گرفتن شماره مجانی با آنها ارتباط برقرار کنید. این سرویس کاملا مجانی است و اپراتور انسانی ندارد.

6. تمایلات نتایج جستجو
اگر می خواهید بدانید همین الان چه موضوعاتی بیشتر از همه جستجو شده اند به صفحه Google Hot Trends بروید. این اطلاعات هر ساعت آپدیت می شوند . دد حال حاضر این امکان فقط برای زبان انگلیسی وجود دارد.

7. اکتشاف در آسمان
Google Earth 4.2 به شما اجازه می دهد با تغییر وضعیت به Google Sky در ستاره ها ، صور فلکی ، منظومه ها و سیارات به اکتشاف بپردازید. شما می توانید اطلاعات و تصاویر با وضوح بسیار بالایی را بیابید.

8. چهره ها را در جستجوی تصاویر گوگل بیابید
شما می توانید نتایج جستجوی تصاویر خودتون رو با رفتن به جستجوی پیشرفته و انتخاب "faces" در قسمت نوع محتوا  به چهره ها محدود کنید. گوگل توانایی خوبی در تشخیص چهره افراد دارد و شما می توانید از این امکان جدید گوگل موقع یافتن افراد استفاده کنید.

9. موبایل
اکثر سرویس های گوگل یک نسخه موبایل هم دارند و شما وقتی با موبایلتان به صفحه google.com (با کامپیوتر به google.com/m) می روید این نسخه ها را مشاهده می کنید. در این صفحه یک قسمت خاص برای آیفون وجود دارد که نسخه بسیار خوبی از نقشه های گوگل است که به شما اجازه می دهد مکانی که در آن هستید را بیابید در حالی که نه GPS دارید و نه Mobile YouTube . (توجه داشته باشید که eric schmidt خودش آیفون داره و بنابراین باید منتظر چیزهای بسیار مفصل تری درباره گوگل و آیفون باشیم)

10. StarOffice را مجانی دانلود کنید
درسته که شما همیشه می تونید به OpenOffice دسترسی داشته باشید ، اما گوگل به شما اجازه دانلود مجانی یک نسخه تجاری تر را می دهد که به طور معمولی حدود $70 هزینه دارد. تنها کافی است Google Pack که تشکیل شده از برنامه های مختلف گوگلی را دانلود کنید . شما می توانید انتخاب کنید چه چیزی را نصب کنید و چه چیزی را نصب نکنید . شما حتی می توانید Google Pack را Uninstall کنید در حالی که StarOffice را نگه دارید.

ترجمه آزاد از اینجا : Googlesystem

+ تغییرات گوگل برای Christmas را در اینجا ببینید !

Subscribe to Diggly

به نظر میاد بالاخره ارائه دهنده مسنجر ها متوجه موضوعی شدند که کاربران خیلی وقته از آن باخبرند و آن هم زیاد بودن این مسنجر هاست.

مایکروسافت در ورژن 8 Live Messenger تونسته بود با کاربران یاهو ارتباط برقرار کنه و الان در ورژن 9 این مسنجر که به طور محرمانه در حال آزمایش است قصد دارد تا برقراری ارتباط با کاربران گوگل تاک رو هم ممکن سازد ، آنها همچنین در حال کار کردن بر روی برقراری ارتباط با AIM و ICQ نیز هستند. با موفقیت این پروژه به نظر میاد بتونیم از یک مسنجر تر و تمیز برای برقراری ارتباط با کاربران دیگ مسنجرها استفاده کنیم. (Messenger hub)

جای تعجب داره که چرا بعد از این همه مدت این شرکت ها متوجه چنین کمبودی شده اند ، وقتی قرار باشه چند نفر یک کار را انجام دهند رقابت هم بالا می رود و کیفیت بهتری برای کاربران فراهم می شود و اینجاست که گوگل همیشه خلاقیت به خرج می دهد و خیلی ساده همه چیز را از آن خود می کند . گوگل این مهارت خود را می داند و به سادگی وارد این بازی ها می شود. خبر این اتفاق رو هم در اینجا خوندم.

Subscribe to Diggly

یک ماه از نوشتنم توی وردپرس.کام نمی گذشت که گوگل حسابی متعجبم کرد ! رنک وبلاگم یک شبه از صفر تبدیل به 5 شد ، بعدا فهمیدم مشکلی برای گوگل به وجود آمده (احتمالا یکی پاش خورده به یه سیم قطع شده) و رنک ها قاطی کرده ، طوری که رنک یوتیوب از 9 شده بود 2 ! اولش که نمی دونستم کلی ذوق و شوق کرده بودم . بعد که یه کم این ور اون ور کردم وب رو متوجه شدم رنک خیلی ها عوض شده . چند روز بعد گوگل اعلام کرد مشکل حل شده ، البته رنک وبلاگ من هنوز روی 5 گیر کرده بود . خلاصه گذشت و بیخیال وردپرس.کام شدم و شروع به نوشتن توی بلاگر کردم ، هم زمان یک وبلاگ وردپرسی جدید هم ساختم که توش مزخرف می نویسم طوری که یه نفرم توش تاحالا قدم نگذاشته ! امروز با کمال تعجب دیدم رنک اون وبلاگ شده 3 !!!
یاد یه ایمیلی افتادم ، چند وقت پیش یکی توی وردپرس.کام می خواست وبلاگ راه بندازه و یه سوالایی از من کرده بود و راهنمایی خواسته بود  ، من هم راهنماییش کردم . آدرس وبلاگش رو توی آرشیوم داشتم ، به وبلاگ اون سر زدم دیدم رنک اون شده 4 !
اینجا بود که متوجه شدم یا گوگل داره به وردپرسی ها حال می ده که عمرا !!! یا وردپرس داره یه کلک هایی به گوگل می زنه ! چی و چه جوری رو نمی دونم . ای وردپرسی هایی که یک شبه از رتبه صفر به رتبه 5 ارتقا یافته اید ، به وبلاگ خود ننازید و مغرور نشوید که به زودی رسوا خواهید شد :دی

Subscribe to Diggly

پیش میاد معمولا وسط انجام کاری خسته می شم و تصمیم می گیرم بازی کنم . قبلا به شدت به Counter Strike اعتیاد داشتم . کلا خیلی با بازی حال می کنم . گیک ها همگی اهل بازی های کامپیوتری هستند. مدتیه که بازی هایی که می کنم شکل و شمایل متفاوت تری پیدا کردند. بازی های وب 2 ای ، مثل Sudoku . از بس جداول Sudoku رو حل کردم خسته شدم ، دنبال یه بازی جدید می گشتم که به چند نتیجه بامزه برخورد کردم. ممکنه شما قبلا این ها رو دیده باشید اما من ندیده بودم. این بازی ها ، بازی های گوگلی هستند.

  1. شما اگه Google Earth ورژن 4.2 رو داشته باشید با فشار دادن CTRL+ALT+A می تونید از یک بازی شبیه سازی پرواز لذت ببرید.
  2. یه مسابقه اتومبیل رانی خیلی بامزه با استفاده از نقشه های گوگل در اینجا.
  3. بزرگترین بازی زمین در اینجا.
  4. goggles هم یک بازی شبیه سازی پرواز خیلی بامزه است که در اینجا می تونید اون رو بازی کنید.
  5. Google Adventure رو هم در اینجا می تونید بازی کنید ! (خیلی باحاله)

Subscribe to Diggly

یه مادر بزرگ دارم که خیلی اهل کتابه ، پیره ولی کتاب می خونه ، آروم می خونه اما می خونه . تا کتابی که می خونه تموم می شه یک کتاب جدید شروع می کنه . کتاب ها معمولا گلچین شده توسط عموم هستند . عموم 6 تا کتاب خونه بزرگ داره ، پدرم هم همین طور کلا اهل کتاب خونی هستیم . دیشب که پیش مادربزرگم بودم دیدم کتابش رو عوض کرده ، عموم کتاب" شلوارهای وصله دار" که یک کتاب از داستان های رسول پرویزی هست رو بهش داده بود . ظاهر کتاب قدیمی بود یه کم ورق زدم و با دیدن داستان "عینکم" توی فهرست یاد دوران دبیرستان افتادم ، این داستان رو اگر اشتباه نکنم سال دوم داشتیم . داستان خوبی بود . کتاب شلوارهای وصله دار تشکیل شده از تعدادی داستان کوتاه و بامزه که از خوندنش لذت می بیرد . داستانی رو که دیشب خوندم اسمش هست "من به دنیا آمدم" ، اینجا می ذارمش تا بخونید و ببینید چه رسم های با مزه ای بوده ، مخصوصا به پزشک ها توصیه خوندنش رو می کنم چون روش جدیدی برای درمان بیماری های مختلف بین شده .

 

Subscribe to Diggly

یکی از کارهایی که در آینده دوست دارم انجام بدم درست کردن لوازم گیکی ، مثل تی شرت ، لیوان و کیف و .... است .
+ اگر تولیدی لباس ، کیف ، لیوان و .. دارید این رو بدونید که توی ایران همه جورلوازم مثل لباس و کیف و لیوان پیدا می شه به جز لوازم گیکی ، اگر در این چیز ها سرمایه گذاری کنید سود خوبی در آن است چون تقاضا بسیار بالاست . اگر خواستید من راهنماییتان می کنم .

Subscribe to Diggly

بعد از مدت ها ایده یه بازی بامزه از طرف یک شخص تبخیر شده ارائه شد . حسن رو می گم . و رضا جان لطف کرد و من رو به عنوان گیک طراحی وب و پیگیری امور تبخیری از طرف داتک به این بازی دعوت کرد . اول از همه خدا رو شکر می کنم که به عنوان گیک عمومی شناخته نشدم و بعد هم از مسئولین تقاضا دارم وقت این بازی ها رو بیشتر کنند. سید جان خیلی مخلصیم.

+ احتیاط : از افرادی که زیر 18 سال و بالای 50 سال هستند و تمام افرادی که مشکلات قلبی دارند (مانند افراد سنگدل) به دلیل فشارهای روحی روانی این آرزو خواهشمندم وبلاگ را ترک نمایید یا به خواندن مطالب قبلی بپردازید. در ضمن این وبلاگ هیچ مسئولیتی درباره روی آوردن به مواد مخدر بعد از خواندن این مطلب را نمی پذیرد . صرفا این نوشته برای گیک ها خاص و افرادی که در توهم شدید به سر می برند نوشته شده است.

خوب آرزوی من یه کم عجیب عجیب غریبه . و حتما در صورت به وقوع پیوستنش از آرزوی رضای عزیز هم توش استفاده می کنم. این جوری شروع می کنم که هر انسانی برای خودش یه مغز داره ، این مغز محل خیلی چیزها از جمله فکر است . خوب وقتی می گم فکر مطمئن نیستم که فکر حضور فیزیکی داشته باشه و فضایی از مغز رو اشغال کرده باشه (قطعا پهنای باندی را اشغال خواهد کرد). تصور من از فکر تعداد زیادی از امواج مختلف است که در فضا سیر می کنند و از پهنای باند بسیار زیادی استفاده می برند. این موضوع به اثبات رسیده تا جایی که در پزشکی وسایلی برای به تصویر کشیدن این امواج بر روی کاغذ اختراع شده اند و از آنها استفاده می شود.

تصور من این است که این امواج حامل (carrier) هستند و سیگنال های مختلفی رو که تشکیل دهنده یک فکر هستند حمل می کنند. اگر واژه های مغز و انسان و فکر را از نوشته فوق حذف کنیم سر و کار ما با یک سری امواج خواهد بود این امواج حامل سیگنال هایی هستند که با استفاده از مدولاسیون می توان سیگنال ها را از موج حامل جدا کرد و بر امواج دیگر سوار کرد. این امواج را دریافت کرد ، تقویت کرد و پخش کرد طوری که دریافت کننده ها بتوانند دریافت و دمدوله کنند . دوباره واژه های مغز و فکر را به یاد بیاوریم . مغز ما موضوعی را تولید می کند ، آن موضوع با استفاده از سیستمی که در آینده اختراع خواهد شد دریافت می شود و پخش می شود و مغز های دیگر آن را دریافت می کنند . حالا ما یک شبکه اجتماعی داریم با قابلیت های بسیار عجیب :

  • وقتی چیزی را تصور می کنیم ولی از بیان آن عاجزیم می توانیم برای عده ای بفرستیم.
  • صحنه ای را که در جایی مشاهده کردیم می توانیم با به خاطر آوردنش با دیگران به اشتراک بگذاریم.
  • داشتن علم و دانشی توسط هر فردی به این معناست که تمام دوستان او نیز این علم و دانش رو دارند.
  • درک یک موضوع توسط یک نفر به معنای درک آن موضوع توسط تمام دوستان اوست.

این شبکه اجتماعی بسیار ترسناک است ، تصور کنید عده ای هکر بخواهند به مغز شما نفوذ کنند و این سیگنال ها را در یک sinwt ضرب کنند و آنها را تغییر دهند.  فاز و یا دامنه این سیگنال ها را تغییر دهند ، آیا شما به گذشته برمی گردید؟ آیا شما احساس می کنید فکرتان قدیمی بوده؟ در ایران این کار باعث اشتغال زایی خواهد شد ، چون تبخیر کردن برخی از این افکار امری است واجب .

در این پروسه حتما از کدینگ ها و مدولاتورها و دمدولاتورهای متعددی استفاده خواهد شد که قصد بیان کردنشون رو نداشتم.مخابرات 2 که درس نمی دم! :دی مطلب بعدی اینکه افکار دریافت شده در این سیستم در مکان های خاصی منتشر خواهد شد مگر آنکه افکار انسان ها از فرکانس های مختلفی استفاده کنند و مانند اثر انگشت یکتا باشند ، آن وقت کافی است که بخواهیم افکار کسی را داشته باشیم ، این خواستن یک موج با یک سری سیگنال تولید می کند که یکتاست و سیستم آرزوهای من به شما فیدی از افکار کسی که می خواستید می دهد. دیگر نیازی به مکان خاصی هم نخواهد بود چون افرادی که بخواهند این امواج را دریافت می کنند. تصور این را بکنید که از این سیستم سر جلسه امتحان بخواهید استفاده کنید ! قطعا مراقب ها انسان نخواهند بود. تصور کنید یک عده به وجود خواهند آمد که افکار شما را در جایی مثل گوگل جستجو خواهند کرد. افکار شما رتبه بندی خواهد شد و یک رنک از صفر تا ده به آن تعلق خواهد گرفت. عده ای در جای دیگر مثل Digg افکار شما را مطرح می کنند و به آنها مثبت می دهند. یک عده Mindburner می سازند و سر و کارشان می شود فید افکار شما. شرکت هایی برای این افکار الگوریتم هایی خواهند ساخت که حکم مرورگرها در وب را دارند شما این الگوریتم ها را این بار به جای دانلود کردن یاد خواهید گرفت . این اختراع می تواند از دینامیت هم خطرناک تر باشد و دنیا را در چند دقیقه نابود کند. بنابر این ممکن است عده خاصی اجازه استفاده از این اختراع را داشته باشند.

در پایان هم نوبت می رسه به دعوت عده ای برای این بازی که به نظرم خیلی سخت تر از اختراع سیستم فوق برای Mind Networking می باشد. ( این اسمیه که روی شبکه اجتماعیم می ذارم) . بنابراین اسامی این عده رو الان اعلام نمی کنم و بعدا می گم . خیلی دوست داشتم جادی شرکت کنه که رضا ازش دعوت کرد.
+ امیدوارم دو اتفاق زیر بعد از نوشته شدن این مطلب نیفتد :
1.تصور یک آدم دیوانه و روانی از نویسنده این وبلاگ.
2.تبخیر شدن به خاطر استفاده از لغاتی مانند مدولاسیون!

Subscribe to Diggly

چند ماه پیش درباره Friendfeed نوشته بودم (اما چون با بقیه وبلاگ هام دشمنی خاصی دارم لینک نمی دم) . اگر یک انسانی با علایق زیر هستید:

  • دوست دار وب 2
  • علاقه به اشتراک گذاری
  • علاقه به دنبال کردن دوستانتان و ببینید دقیقا چه کاری می کنند یا کردند !
  • برقراری ارتباط با دیگران

این سرویس تنها جواب شماست ،  شما با این سرویس می تونید دوستانتان را دنبال کنید. هر کاری که آنها انجام دهند به شما گفته می شود بدون اینکه طرف مقابل چیزی بگوید. کاری که این سرویس انجام می دهد این است که آدرس وبلاگ و یا شناسه دوستانتان در جاهای مختلف مانند توییتر ، فلیکر ،خوشمزه ، یوتیوب ، اشتراکات گوگلو و ... را می گیرد و به شما از آخرین تغییرات آنها اطلاع می دهد . مثلا اگر مطلب جدیدی در وبلاگشان بنویسند ، یک فیلم در یوتیوب قرار بدهند ، در توییتر بنویسند ، عکسی را در Picassa قرار دهند و یا حتی وضعیت (Status) خودشون در گوگل تاک رو تغییر بدهند شما مطلع خواهید شد.

هر کسی می تونه به طور جداگانه فید های مختلف دیگران رو به Friendfeed خودش اضافه کنه اما این کار سخت و وقت گیره ، ولی اگر دوستان شما در Friendfeed عضو باشند شما به طور خودکار از آخرین تغییرات آنها با خبر خواهید شد ، فقط کافی است در Friendfeed با آنها اعلام دوستی کنید (Subscribe) .

من Friendfeed خودم رو در سایدبار وبلاگم قرار دادم تا همه از آخرین کارهای دوستان من باخبر شوند .

* این سرویس در حال حاظر دعوت نامه ای عضو می گیره ، نگران دعوت نامه نباشید اگه می خواید عضو بشید اعلام کنید تا دقایقی بعد دعوت نامه رو براتون می فرستم. (آدرس ایمیل برای فرستادن دعوت نامه فراموش نشود)

* چند ماه پیش که در Friendfeed ثبت نام کردم هیچ کاربر ایرانی ای نبود متاسفانه ، یبه چندتایی دعوت نامه دادم و عضو شدند . اما الان گویا باز هم یه چندتایی اضافه شدند.

* من در Friendfeed

شما هم اضافه شوید.

Subscribe to Diggly

مردی در مسابقه اطلاعات عمومی شرکت کرده است و سعی دارد جایزه یک میلیون دلاری آن را ببرد.

سوالات را بخوانید
1- جنگ صد ساله چقدر طول کشید؟
الف- 116 سال
ب- 99 سال
ج- 100 سال
د-150 سال
او نمی تواند به سوال جواب بدهد
2-کلاه های پاناما در چه کشوری تولید می شوند؟
الف- برزیل
ب- شیلی
ج- پاناما
د- اکوادر
حالا او با خجالت از دانشجویان تماشاگر در خواست کمک میکند
3-روس ها در چه ماهی انقلاب اکتبر را جشن می گیرند؟
الف- ژانویه
ب- سپتامبر
ج- اکتبر
د- نوامبر
خوب! بقیه حضار باید به دادش برسند
4- اسم شاه جرج ششم چه بود؟
الف- ادر
ب- آلبرت
ج- جرج
د- مانوئل
این بار هم شرکت کننده درمانده تقاضای فرصت می کند
5-نام جزایر قناری در اقیانوس آرام از کدام حیوان گرفته شده است؟
الف-قناری
ب- کانگورو
ج- توله سگ
د- موش
در اینجاست که شرکت کننده بخت برگشته از ادامه مسابقه انصراف می دهد
جواب ها
اگر خیلی خودتان را گرفته اید که همه جواب ها را می دانید و به این بنده خدا کلی خندیده اید بهتر اول جواب ها رو مطالعه کنید
1- جنگ صد ساله در واقع 116 سال طول کشید
2- کلاه پاناما در اکوادر تولید می شود
3- انقلاب اکتبر در ماه نوامبر جشن گرفته می شود
4- اسم شاه جرج آلبرت بوده که بعد از رسیدن به مقام پا دشاهی به جرج تغییر نام داد
5- توله سگ اسم لاتین آن اینسولاریا کاناریا است که یعنی جزایر توله سگ

پ.ن : متاسفانه دوستی که این مطلب رو برای من فرستاد منبعی ذکر نکرد . اگر کسی می دونه بگه تا اضافه کنم.

Subscribe to Diggly

خیلی وقت بود که می خواستم یه وبلاگ فقط مخصوص فایرفاکس داشته باشم . اما وقت نمی شد ، در حال حاظر 2 تا وبلاگ رو روزانه آپدیت می کنم و اگه وبلاگ جدیدی اضافه می کردم از کیفیت بقیه وبلاگ ها کم می شد. به هر حال نشستم یه مقدار جمع و تفزیق کردم و یه کم زمان خالی پیدا کردم برای این کار. فعلا فقط برای اینکه انگیزه ای بشه ، یه پوسته برای فایرفاکس فارسی کردم . البته پوسته ای که مشاهده می کنید تغییراتی توش داده شده و اصلش در اینجاست. اگه پایه بودید بگید براتون بفرستم . این پوسته خیلی سادست و هیچ چیز خاصی نداره ، اگه از پوسته های هیچی ندار (:دی) خوشتون میاد ، شاید براتون انتخاب مناسبی باشه.

این هم از وبلاگ سوم من که توش از فایرفاکس می نویسم . (دموی پوسته)

یک تشکر هم از بهرام و نوید می کنم بابت فعالیت های فایرفاکسیشون.

Subscribe to Diggly

دیروز جادی یه مطب خیلی بامزه داشت در باره لینوکس و پشتیبانی و فرودگاه و هلی کوپتر! که من رو یاد تماس تلفنی یک شهروند با قسمت پشتیبانی مایکروسافت انداخت:
پشتیبانی : روزتون بخیر ! چه کمکی از دستم بر میاد؟
مشتری (مرد) : سلام... من نمی تونم پرینت بگیرم.
پشتیبانی : ممکنه روی دگمه Start کلیک کنید و ...
مشتری : گوش کن رفیق ! برای من اصطلاحات فنی نیار من بیل گیتس نیستم لعنتی !

نتیجه اخلاقی:
1.فرود موفقیت آمیز خلبان هلیکوپتر بعد از این تماس تلفنی.
2.کاربران لینوکس بسیار حرفه ای تر از کاربران ویندوز هستند.

یکی دیگه:
پشتیبانی : خیلی خوب ، سمت چپ تصویرتون اون پایین دگمه OK رو می بینید؟
مشتری : اوه !!!! خدای من ! شما چه جوری از اونجا مانیتور من رو می بینید؟!!

نتیجه فنی :
به روح اعتقاد داری؟

Subscribe to Diggly

توی اکثر پوسته هایی که برای بلاگر فارسی شده اند یه مشکل وجود داره اونم ساختار ظاهری آرشیو هست که مثل شکل شماره 1 به صورت چپ به راسته و هدف اینه که اون رو به شکل شماره 2 و راست به چپ تبدیل کنیم. این کار خیلی مهمه و تفاوت اساسی توی ظاهر وبلاگتون ایجاد می کنه.
هر چند که کار بسیار ساده است اما گرفتن یک بک آپ از پوسته فعلی تان قبل از کوچک ترین تغییرات یک ضرورت به حساب می آید . پس اول بک آپ بگیرید (پوسته را دانلود کنید). بعد در قسمت CSS پوسته خود به دنبال کد زیر بگردید :

#BlogArchive1 li

 

ممکن است این کد در CSS شما وجود نداشته باشد که شما باید آن را اضافه کنید و در آخر به این صورت در بیاورید :

#BlogArchive1 li {
padding-right:15px;
background:none !important;
text-align: right;
}

حالا آرشیو وبلاگتون به صورت راست به چپ مثل شکل شماره 2 در آمده.

Subscribe to Diggly

دیروز به فکرم رسید که چه خوب می شد اکثر وبلاگ نویس ها یه روز مشخصی وبلاگشون رو برای کاربران اینترنت اکسپلورر نشون نمی دادند. این حرکت می تونست خیلی ها رو از وجود فایرفاکس و بهتر بودنش باخبر کنه.

اگه بخواهید کاربرانی که از مرورگرهایی به جز فایرفاکس استفاده می کنند رو به وبلاگتون راه ندید راه های مختلفی دارید مثلا کد زیر رو بعد از <head> و قبل از <head/> قرار دهید:

<script> if(navigator.userAgent.indexOf(&quot;MSIE&quot;) != -1)
{
   window.location = &quot;http://my.beta.version.googlepages.com/ff.html&quot;;
}
else if(navigator.userAgent.indexOf(&quot;Netscape&quot;) != -1)
{
   window.location = &quot;http://my.beta.version.googlepages.com/ff.html&quot;;
}
else
{
   window.location = &quot;http://YOURBLOGNAME.com&quot;;
}
</script>

 

 

به جای YOURBLOGNAME هم اسم وبلاگتون رو بگذارید. این کد باعث می شه کاربران بقیه مرورگرها به این صفحه که برای این گونه افراد درست کردم Redirect بشوند.
به هر حال انجام چنین پروژه ای برنامه ریزی و همکاری درست و حسابی می خواد و فعلا فقط در حد یک فکر بود . اگه زمینه اش فراهم بشه این کار رو حتما انجام می دم چون اعتقاد دارم خیلی از کاربران اینترنت اکسپلورر یا فایرفاکس رو نمی شناسند و یا آن را امتحان نکرده اند.

پ ن : یک ابزارک بسیا مفید برای این کار توسط بهرام آقای گل !

Subscribe to Diggly

  بلاگر فارسی دیروز با انتشار یک خبر بسیار موثق از طرف آقای منیری (سخن گوی دولت بلاگر :دی) افتتاح شد. تیم بلاگر فارسی تشکیل شده از منیری ، حسن، علیرضا، مجتبی، میکرودامپ ، نیما ، بهرام (که شاهکار فایرفاکس فارسی مربوط به این آقا می شه ) و من . البته همه این افراد به جز من سابقه بسیار درخشانی در امور وبلاگ و CSS و گرافیک و فایرفاکس بازی دارند .
بلاگر فارسی تنها یک روز از افتتاح شدنش می گذره و قطعا به یاری تمام عزیزان وبلاگ نویس احتیاج داره . برای اینکه مورد استفاده قرار بگیره و معرفی بشه . شما می توانید به طرق مختلف بلاگر فارسی رو معرفی کنید .مثلا یک نوشته از بلاگر بنویسید . آن را نقد کنید ، مزیت ها و مشکلات آن را بیان کنید . تیم بلاگر فارسی را تشویق کنید و یا حتی تنبیه ! بلاگر فارسی احتیاج به این داره که نقد بشه و از نظرات دیگران توش استفاده بشه . سایت رسمی بلاگر فارسی اینجاست .در آن عضو شوید و موضوعات مختلف را در گروه بلاگر فارسی مطرح کنید و  با تیم بلاگر فارسی در ارتباط باشید .
من هم برای اینکه اولین علاقه ام رو به بلاگر فارسی نشون داده باشم مقادیری ویرجولک یا زیر بلاگی (اشیایی که معمولا در زیر وبلاگها یافت می شوند :دی) درست کردم که شما می تونید از اونها در هر جای وبلاگتون استفاده کنید. فایل PSD رو هم از اینجا می توانید دریافت کنید.                                                

Subscribe to Diggly

گوگل این غول جستجوگر که تا به حال کار خیلی ها را کساد کرده اکنون در یک اقدام بازی گوشانه سعی در کنار زدن ویکی پدیا کرده است . The Google Knol پروژه جدیدی است که گوگل از آن پرده برداری کرده است. محیط ، محیط به اشتراک گذاشتن است اما این بار به اشتراک گذاری دانسته ها . کاری که ویکی پدیا تا به امروز به سادگی و زیبایی انجام می داد. اما مردان گوگلی ویکی پدیای خودشان را می خواهند . آنها روزانه ترافیک سرسام آوری را روانه سایت ویکی پدیا می کنند پس چرا این ترافیک رو از آن خودشون نکنند؟

هدف از این پروژه دراختیار قراردادن بهترین اطلاعات در مورد لغات جستجو شده در رده اول نتایج جستجوست. و این پروژه تمامی موضوعات را دربرخواهد گرفت . knols از ابزار بسیار قوی ای بهره می گیرد به طوری که افراد مختلف می توانند درباره مطلبی نظر دهند ، آن را ویرایش کنند ، سوالی بپرسند و یا مطلبی را اضافه کنند. هر کسی می تواند به هر مقاله ای امتیاز بدهد و یا دیدگاه خود نسبت به آن را بیان کند.

  یک مقاله در صورتی که نویسنده آن انتخاب کند شامل نمایش تبلیغات
می شود و گوگل درصدی از درآمد آنرا در اختیار نویسنده قرار می دهد.


این پروژه فعلا در مرحله آزمایش است و پس از اتمام آزمایشات در دسترس عموم قرار خواهد گرفت. اما گوگل قول نمی دهد که تمام مقالات از کیفیت مناسبی برخوردار باشد . اما وقتی این مقالات در جستجوی گوگل مورد استفاده قرار گرفت می توان با توجه به رنک آن از مفید بودن یا نبودن مطلب اطلاع پیدا کرد.

نمونه یک مقاله در Knols (دوبار کلیک کنید)

Subscribe to Diggly

خیلی کار داشتم اما واقعا نتونستم از این مقاله بگذرم . مدت زیادی نیست که از لینوکس استفاده می کنم اما خیلی بیشتر از تمام سال هایی که با ویندوز سر و کار داشتم از این مدت لذت بردم . 
"لینوکس ، ویندوز نیست" نام مقاله ای است که می خواستم معرفیش کنم. بخوانید و لذت ببرید. (در اینجا)

Subscribe to Diggly

وبلاگ نویسی از وبلاگ خونی شروع می شه . معمولا وبلاگ نویسان حرفه ای وبلاگ خوان های حرفه ای بودند . الان چندین ساله که وبلاگ نویسی رو شروع کردم و درباره موضوعات مختلف نوشتم . چون به گرافیک و هنر علاقه خاصی دارم نمی تونم قبول کنم که در جایی بنویسم که محیط اطرافش رو دیگران برایم انتخاب کنند . دوست دارم از پوسته هایی که دوست دارم استفاده کنم . دوست دارم بتونم از پوسته هایی که طراحی می کنم استفاده کنم.
توی پرشین بلاگ و بلاگفا قبلا می نوشتم ! نه ، محیط مناسبی برای وبلاگ نویسی حرفه ای نیست . مهم تر از همه یادمه محیطش با فایرفاکس مشکل داشت . آخه مگه می شه جایی موند که توش نشه از فایرفاکس استفاده کرد؟ (هرچند که در دوران طفولیت از پرشین بلاگ و اینترنت اکسپلورر استفاده می کردم S:)
وردپرس . کام انتخاب خوبی برام بود تا وبلاگ نوییسی رو ادامه بدم ، همین کار رو هم کردم . محیط کاملا حرفه ای و سازگار با زبان فارسی ، روزهای اول خیلی حال می داد اما متاسفانه باهاش مشکل پیدا کردم . چون مجبور به استفاده از پوسته هایی بودم که خودم انتخاب نکرده بودم . از جاوا اسکریپت نمی تونستم استفاده کنم. و کلی مشکل داشتم . وبلاگم رو دوست داشتم و دلم هم نمی خواست ولش کنم و برم جای دیگه بنویسم. اما جای دیگه هم نداشتم چون بلاگر اون موقع از طرف ISP ای که ازش استفاده می کردم بسته بود. به هر حال مدتی بیشتر نتونستم تحمل کنم و با هر دردسری که شده به بلاگر اومدم .
2 تا کار مهم رو با خودم شرط کردم که انجام بدم ! یکی باز کردن سایت بلاگر از طرف ISP م . اون یکی هم درست کردن یه پوسته فارسی و بدون مشکل و ساده . در مورد اولی بعد از 2 ماه نامه نگاری و تلفن به شرکت و مخابرات و این ور و اون ور موفق شدم . در مورد دومی هم پوسته الانم رو درست کردم که خیلی دوسش دارم.
بلاگر بهترین پلتفرمی بود که می تونستم داشته باشم . همه چیزش رو می تونم شخصی کنم و از هزاران پوسته ای که براش وجود داره لذت ببرم. هر جا که دلم می خواست هر کدی که دلم می خواست رو می تونستم قرار بدم. بعد از مدتی با بچه های بلاگر فارسی آشنا شدم . همشون فوق العاده هستند و به شدت در حال کمک به پیشرفت بلاگر فارسی .
یک ویژگی بسیار مهم بلاگر اینه که توسط گوگل پشتیبانی می شه . گوگل وبلاگ نویسان رو دوست داره به خصوص اگه شما زود به زود مطالبتون رو به روز کنید. راه های زیادی برای بالا بردن رتبه وبلاگتون توی گوگل دارید . یکی از مهمترین و ساده ترینش استفاده از بلاگر برای وبلاگ نویسیه. محیطی آزاد و دوست داشتنی و کاملا Google-friendly.

اخیرا بلاگر تصمیم به پشتیبانی از زبان فارسی رو هم گرفته و شما می تونید زبان فارسی رو در بلاگر به راحتی استفاده کنید. (ببینید

اگر در مرحله وبلاگ خوانی هستید و به زودی به وبلاگ نویسی می پردازید ، بلاگر فارسی رو به شما پیشنهاد می کنم.
اگر از محیط یکنواخت وردپرس . کام خسته شده اید باز هم بلاگر فارسی پاسخ شماست.
وقتشه که دیگه از پرشین بلاگ و بلاگفا به سیستم های حرفه ای تری روی بیارید. بلاگر فارسی بهترین انتخاب شماست.
انتخاب بلاگر فارسی به نظرم مثل انتخاب فایرفاکس بین بقیه مرورگرهاست.

این کاغذ دیواری هم تقدیم به همه کاربران بلاگر فارسی . (1024*1280)

Subscribe to Diggly

یک شرکت از لایه های مختلف مدیران و کارمندان تشکیل شده است. این لایه ها هر چقدر قوی تر و بهتر کارکنند شرکت موفق تر خواهد بود. اما یک لایه وجود دارد که در واقع درگاه ارتباطی شرکت با مشتریان است . این درگاه پشتیبانی نام دارد. پشتیبانی ها جلوه ای از شرکت برای مشتریان هستند ، پشتیبانی خوب به معنای شرکت خوب و پشتیبانی بد به معنای شرکت بد است. شما هرچقدر هم مدیران قوی و کارمندان کاری داشته باشید اگر یک پشتیبانی قوی نداشته باشید به هیچ عنوان موفق نخواهید شد و حتما در کار خود ضرر خواهید کرد. حداقل 3 رابط مستقیم با مدیرعامل شرکت باید در پشتیبانی حضور داشته باشند و 3 آمار روزانه جداگانه و متفاوت را به مدیرعامل ارائه دهند. مشکلات مشتریان را به طور دقیق برای مدیرعامل بیان کنند و بگویند برای حل این مشکلات چه کرده اند. 

   یک مدیر موفق برای موفقیت خود به این رابط ها و یک پشتیبانی قوی احتیاج دارد.   

 

پشتیبانی 3 نوع مختلف دارد که در زیر به آن اشاره کرده ام و معمولا مشتریان ترجیح می دهند از نوع دوم استفاده کنند. پشتیبانی دقیق و سنجیده باید انجام شود.در نهایت احترام .  هیچ گاه به مشتری نباید پیشنهاد فسخ قرارداد داده شود اما او را باید از ضررهای احتمالی قرارداد آگاه ساخت. شرکت ها باید برای خود  یک میزان QoS (کیفیت سرویس) داشته باشند و این میزان را در اختیار مشتری قرار دهند و در صورت رعایت نکردن آن به مشتری خسارت بدهند.

یک پشتیبانی قوی از استانداردهای خاصی باید پیروی کند تا قوی محسوب شود. در زیر به استانداردهای شرکت ایده آل خودم در انواع پشتیبانی اشاره کرده ام.اگر استانداردی به نظر شما لازم است و آن را بیان نکردم لطفا برایم بنویسید.

پشتیبانی با ایمیل :

  1. فرستادن ایمیلی اتوماتیک برای تایید دریافت ایمیل و بیان اینکه کارکنان شرکت بررسی خواهند کرد و پاسخ خواهند داد.
  2. پاسخ به ایمیل ها حداکثر بعد از 1 روز کاری و ذکر کردن این موضوع در ایمیل اتوماتیک.
  3. اطلاع رسانی در مورد اینکه گزارش مشتری در حال بررسی است و خلاصه ای از کارهای انجام شده یا در دست اجرا و همچنین ذکر دلایل مختصر.
  4. ارسال ایمیل تکمیلی بعد از رفع مشکلات و تایید گرفتن برای حل شدن مشکل از مشتری و در صورت لزوم عذرخواهی .

پشتیبانی تلفنی :

  1. پاسخ گویی به تلفن در حداکثر 20 ثانیه یا 6 زنگ.
  2. رفتار مودبانه و احترام گذاشتن به مشتری.
  3. درخواست اطلاعات و توضیح اینکه این اطلاعات را برای چه می خواهید و با آن چه خواهید کرد تا مشتری احساس راحت تری داشته باشد و از اینکه چگونه کار او پیگیری خواهد شد باخبر باشد.
  4. اگر لازم شد مشتری را به شخص دیگری متصل کنید ، برای آن شخص درخواست مشتری و مشکلاتش را بیان کنید که او دوباره مجبور به توضیح نشود.
  5. در صورتی که برای صحبت با کسی در مورد مشکل مشتری مجبورید او را برای مدتی پشت خط قرار دهید ، ضمن عذرخواهی و بیان این مطلب شماره تلفن مشتری را بگیرید و به او بگویید که با او تماس خواهید گرفت.
  6. اگر مشکل مشتری بعد از مدتی حل خواهد شد ، به او در اسرع وقت این موضوع را اطلاع دهید و یک زمان بندی تقریبی در اختیار او قرار دهید و وقتی مشکل رفع شد حتما با او تماس بگیرید و به او اطلاع دهید.
  7. جبران خسارت کنید و نگویید تحمل کنید تا مشکل را حل کنیم.

پشتیبانی حضوری :

  1. در محیطی دوستانه از مشتری خود پذیرایی کنید و از گفته های او یادداشت برداری کنید که متوجه پیگیر بودن شما بشود.
  2. هیچ گاه مشتری را تنها در اتاق نگذارید.
  3. به مشتری احترام بگذارید.
  4. مشتری را معطل نکنید و به او بگویید با او تماس خواهید گرفت و خیلی زود حتما این کار را بکنید.

 چه شرکتی در ایران و یا خارج از ایران می شناسید که اینگونه پشتیبانی کند؟

Subscribe to Diggly

یه کاربر اینترنت اکسپلورری یه جا گفته بود "اگه فایرفاکس حرفه ایه پس چرا به افزونه احتیاج داره؟" . از اون سوالاییه که فقط از اینترنت اکسپلورری ها بر میاد پرسیدنش. خوب در جواب این عزیز باید بگم یکی از مهمترین دلایل حرفه ای بودن فایرفاکس همین قابلیت اضافه شدن هزاران افزونه مختلف بهشه. شما با استفاده از افزونه ها می تونی محیط کارت رو ایمن تر ، زیبا تر ، شخصی تر کنی . کدام یکی از این کارها در اینترنت اکسپلورر قابل انجام است؟ مثلا فایرفاکس این قابلیت رو داره که پیغام های Pop-up رو بلاک می کنه ! این قابلیت می تونه با افزونه های مختلف شخصی تر بشه . آیا اینترنت اکسپلورر اصلا ایده ای در باره pop-up ها دارد؟  می تونی زیبا تین و ساده ترین پوسته ها رو برای مرورگر خودت انتخاب کنی . می تونی از افزونه های به درد بخور استفاده کنی ، افزونه هایی که واقعا کار رو راحت می کنند و حکم میانبر را دارند . اینترنت اکسپلورر تنها یک مرورگر است و قدرتی که فایرفاکس به کاربرانش با استفاده از افزونه ها را میدهد اینترنت اکسپلرور هیچ گاه نمی تواند در اختیار کاربرانش قرار دهد. به هر حال این سوال عجیب مثل اینه که بپرسی اگه فلان سیستم عامل حرفه ایه پس چرا می شه برنامه های مختلف روش نصب کرد؟

نقل قول سخن های ایشون :

من از شما یک سوال دارم “آیا فایرفاکس” حرفه ای است؟
اگر حرفه ای است پس چرا به اکستنشن احتیاج داره ، حتی برای خودن RSS در حد استاندارد
آیا امنیت داره؟ پس چرا اتحادیه اروپا چهار روز پیش رسما اینترنت اکسپلورر را از نظر امنیت در رتبه نخست قرار داد و در رتبه دوم اپرا و رتبه سوم برای فایرفاکس (این یک فاجعه بود برای فایرفاکس)
آیا می دونستید برنامه نویسان فایرفاکس بعد از رتبه بندی نیز به عدم امنیت بالای فاریفاکس نسبت به دو مروگر اپرا و اینترنت اکسپلورر اشاره کردند.
مروگر مثل اینترنت اکسپلورر آنقدر کامل است که نیازی به افزونه نداشته باشه در حالی بیش از 2000 افزونه مختلف داره.
اینترنت اکسپلورر کاملترین و استاندارد ترین و امن ترین مروگر است و این را مجله PC Word هم اشاره کرده است
ای کاش بیشتر دنبال مطالب آی تی در رسانه های معتبر بودید.
در ضمن یکی از کارشناسان موزیلا نیز عنوان کرده است که خودش بیشتر از اینترنت اکسپلورر استفاده کرده است.
امیدوارم بیشتر اخبار آی تی را مطالعه کنید.

قابلیت اضافه کردن افزونه ها یک نقص نیست یک امکان مهم است که اینترنت اکسپلورر آن را ندارد.
بیا و همین امروز به خودت بزرگترین لطف رو بکن و فایرفاکس رو
دانلود کن.

Subscribe to Diggly

یه کت شلوار سفید می پوشه یه گلم می گیره دستش یه تبلیغ سخنرانی هم توی روزنامه می اندازه بعد توی سخنرانیش می گه چه جوری شانسی تست بزنید توی کنکور ! بعد هم خاطرات عجیب و غریب و بی ربط تعریف می کنه .تبلیغ CD هاش رو می کنه که بیاید بخرین که موفق بشید ، نه اینکه دنبال پول باشه ها نه دنبال موفق کردن دیگرانه به خصوص کسایی که تحت فشار باشن مثل کنکوری های بدبخت و خانوادشون.. اسم این کارش رو گذاشته تکنولوژی فکر

Subscribe to Diggly

معمولا همه چیز بی سرو صدا و در یک شب سرد اتفاق می افتد. احساسی از ترس در پس زمینه احساس تعجب برانگیخته می شود! چرا؟ مگه من چی کار کردم؟ مگه چی گفتم؟به کی توهین کردم؟ ... مهم نیست مهم این است که اتوهای بخار تو را پیدا کردند و الان تبخیر شده ای . این ربات های نامرد احساس که ندارند، اتو ها رو می گم ، کافیه کوچکترین ارتباطی (لینکی) بین تو و کسانی که در گذشته تبخیر شده اند بیابند بلافاصله تبخیرت خواهند کرد.

برادر بزرگ نظاره گر توست ، نظاره گر همه ما وبلاگ نویسان است . زمانی که سر و کارت با پلیس اندیشه و تله اسکرین ها بیفتد ، دیگه خلاصی نداری ، دردسرهات شروع شده . آیا باید یک وبلاگ جدید درست کنم؟ یا در همان قبلی که اکنون بخار آن را فرا گرفته بنویسم؟ آن همه مطالبم چه می شود؟ خواننده هایی که داشتم ! فیدهای نازنینم را بگو ... رنک گوگل چی می شه؟ از صفر شروع کنم؟

همه ما روزی تبخیر خواهیم شد.
برای مسدود شدن وبلاگ زیر خط آی تی متاسفم.

Subscribe to Diggly

چند وقت پیش بود که اولین مطلب رو درباره کپی رایت فارسی نوشتم اما متاسفانه استقبالی نشد . بگذریم از اینکه همه می دونیم کپی رایت خوبه و لازمه و حق و حقوق نویسنده و خلق کننده مطلب رو حفظ می کنه . امروز می خوام در باره باگ های کپی رایت صحبت کنم . خوب یه کم عجیبه که کپی رایت باگ هم داشته باشه ! نمی دونم دیگه اسمی بود که من برایش انخاب کردم. باگ های کپی رایت ! خوب پس با این سوال شروع می کنیم باگ های کپی رایت چه چیزهایی کسانی هستند؟
برخلاف سایر باگ های نرم افزاری این باگ ها جان دارند و به همین دلیل از ویژگی های خاص خودشون پی روی می کنند مثلا اغلب آنها از اینترنت اکسپلورر استفاده می کنند ، وبلاگ هایی در زمینه آی تی دارند اما از آی تی چیزی نمی دانند و فقط جو نوشته های دیگران آنها را گرفته است ، می دانند کپی رایت مهم است اما به اندازه اهمیت آن در مطالبشون از کپی رایت استفاده نمی کنند . خود را پلیس کپی رایت در اینترنت می دانند بنابراین هر مطلبی را هر جایی که می خوانند و اثری از منبع نمی بینند بلافاصله طرف را دزد می نامند. این باگ ها آفت جامعه مجازی محسوب می شوند. معمولا آفت را با استفاده از وسایل مختلف از بین می برند اما ، چون این باگ ها از ویژگی بسیار خاص ایرانی بودن (متاسفانه) پی روی می کنند ، نباید آنها را از بین برد. آنها را باید تربیت کرد و آداب زندگی مجازی را به آنها آموخت.

باید به آنها آموخت که هر فردی لزوما سطح فکری شما را ندارد و قطعا افرادی هستند که بتوانند چیزهایی خلق کنند که شما در فکرتان هم نمی گنجد . وقتی مطالب آنها را می خوانید لذت می برید و با خود می اندیشید که امکان ندارد خودش نوشته باشد!!! بنابراین به او تهمت دزدی می زنید فقط به دلیل اینکه توانایی نوشتن چنین مطالبی را ندارید.
این افراد چون برداشتی سطحی از کپی رایت دارند و فقط می خواهند چیزی گفته باشند ، معمولا از خود اثری (ایمیلی ، اسمی ، آدرسی) به جا نمی گذارند.
خدمت این باگ های عزیز بگم که خداشاهده می دانم تقصیری ندارید ، محیط اطراف شما را به باگ تبدیل کرده اما بیایید دو سه تا مطلب رو اینجا با هم مرور کنیم:

  1. وبلاگ نویسان دسته های مختلفی دارند ، بعضی خلاق (به معنای خلق کننده) ، برخی مترجم و برخی هم اطلاع رسان هستند. به وجود دسته اول اهمیت بدهید و فکر نکنید دسته دوم و سوم شامل تمامی وبلاگنویسان می شوند. این روزها برای پیشرفت به خلاقیت و وبلاگ نویسان خلاق بیش از دسته دوم و سوم احتیاج است. انسان ها و وبلاگ نویسان خلاق وجود دارند پس لطفا به جای اینکه در ذهن خود آنها را دزد بنامید ، واژه خلاق را جایگزین آن کنید. شما می توانید درباره نوشته هایی که به نظرتان مشکوک به رعایت نکردن قوانین کپی رایت هستند جستجو کنید و اول مطمئن شوید طرف مطلبی رو از خودش ننوشته و بعد حرفی را بزنید .
  2. اگر مطلبی دیدید که منبعش جای دیگست و منبع ذکر نشده ، بلافاصله قبل از هر حرفی نوشته های دیگر آن نویسنده را بخوانید و ببینید در آنجا منابع را ذکر کرده یا نه. ذکر نکردن منابع ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد مثل مسدود بودن منبع از طرف ISP نویسنده.
  3. با احتیاط نظر خود را درباره رعایت نکردن قوانین کپی رایت در وبلاگ نویسنده بنویسید ، شاید دلیل موجهی باشد که شما از آن بی خبر باشید.

به هر حال از نظر من کپی رایت از اصول اولیه جامعه مجازیست و رعایت کردن آن واجب . این را هم می دونم رعایت نکردن کپی رایت واقعا عین دزدیست ، اما متاسفانه در ایران شرایط در بعضی جاها حکم می کند که آن را رعایت نکنیم. خوشبختانه این شرایط تا کنون برای خود من به وجود نیامده و در تمامی مطالبی که نوشتم کپی رایت را رعایت کردم . حتی اگر مطلبی را از خودم نوشته باشم و چیزی راجع به آن مطلب را از منبعی یاد گرفته باشم ، آنرا ذکر کردم. هر چند که مدتیست از جاهای دیگر نمی نویسم و ترجمه نمی کنم.

Subscribe to Diggly

مدیران موفق ویژگی های خاص خودشون رو دارند.آنها اخلاق و رفتار گیک گونه دارند ، حتی اگر خودشان هم از این اخلاق باخبر نباشند. زمانی می رسد که گیک درون آنها که مدتی خاموش بوده فعال می شود و تراوشات گیکی آغاز می شوند.
مدیران موفق گیک های ماژیکی و وایت بردی هستند . آنها اکثرا در جیب های خود چندین ماژیک با رنگ ها مختلف به همراه دارند و در دفتر کار خود از وایت برد استفاده می کنند. نقشه ها و تمام فکر خود را بر روی وایت برد پیاده می کنند و از این کار لذت می برند چرا که چیزی که در تصورشان بوده را اکنون می توانند مشاهده کنند. خط خطی می کنند و ایده های نو را با کهنه عوض می کنند. هر چیزی که به ذهنشان برسد ، بی ربط یا با ربط ، در گوشه ای از این وایت بورد می نویسند.اشتباهات خود را هیچ گاه پاک نمی کنند بلکه آنها را خط می زنند ، این خط زدن به آنها اعتماد به نفس می بخشد ، پاک کردن یک اشتباه برای آنها یعنی اشتباهی نبوده ولی خط زدن یک اشتباه یعنی اشتباهی بوده و حداقل آنها متوجه این اشتباه شده اند چه اشتباه را برطرف کرده باشند چه نکرده باشند.

ایده ها و راه حل ها یک دفعه به سراغ آنها می آیند ، در هر حالی و در هر جایی ، پس آنها همیشه ماژیک های رنگی خود را به همراه دارند و جایی که وایت بردی نباشد از شیشه پنجره  (فیلم A beautiful mind رو به یاد بیارید) و یا دیوار و هر جایی که دم دست آنها باشد دریغ نخواهند کرد. این نوشتن به گونه ای است که انگار از خفه گی نجات پیدا کرده اند. مثل تنفسی دوباره .هر چند که این نوشتن ها بیشتر شبیه نقاشی است تا نوشتن حروف اما به آنها در حل بسیاری از مشکل ها کمک خواهد کرد.

به سراغ مدیران موفق  در شرکت های مختلف بروید ، حتما برای شما از علاقه های خاصی که به ماژیک های رنگی و وایت برد دارند خواهند گفت . در گوگل شما به هر بخشی که پا بگذارید قطعا و حداقل با یک وایت برد مواجه خواهید شد.

 

این وایت برد ها پر است از نقشه ها و فکر هایی که جهان را متحول خواهد ساخت . نکته بامزه و جال توجه در گوگل این است که شما ممکن است روی یک وایت برد نوشته هایی به زبان های مختلف مثل : انگلیسی ، ژاپنی ، کره ای، ایتالیایی و حتی فارسی را مشاهده کنید.

منبع : { ایده ها و تفکرات شخصی خودم }

مرتبط: مدیران موفق چه کسانی هستند؟

Subscribe to Diggly

یه نکته مهم ! اگه می بینید تلفن پشتیبانیتون دائما مشغوله و مشتریان شما همش بوق اشغال رو می شنوند، راهش این نیست که به فکر نیروی کار بیشتر و یا تعداد خطوط تلفن بیشتر باشید .
بدانید که مشکلات سرویسی که ارائه می دهید زیاد است ، این مشکلات را کم کنید ، خط ها خود به خود آزاد می شوند.

Subscribe to Diggly

باز هم استایلیش و فایرفاکس و نجات بلاگر ! سرتون رو درد نیارم چون خودم هم خیلی کار دارم و باید برم زود . اگر با افزونه Stylish آشنایی دارید که هیچ اگر هم ندارید اول نصبش کنید و بعد هم این فایل رو دریافت کنید و با استفاده از استایلیش یک استایل جدید برای Blogger.com درست کنید و محتویات فایلی رو که دریافت کرده اید رو در اون کپی کنید. و بعد هم save کنید و حالا ادیتور بلاگر براتون راست به چپ شده .
می خواستم یه ذره ژیگولی بازی هم در بیارم و یه تغییراتی توی ادیتور بدم اما چون به این سادگی ها نبود و عجله داشتم گذاشتم برای بعدا .و در ضمن این استایل رو جایی ثبت نکردم که خودم یا دیگران تغییرش بدیم و بعد این کار را بکنیم.

پس تنها تغییراتی که کرده اینه که صفحه ادیتور راست به چپ شده و فونت قسمت پیش نمایش هم به Tahoma تبدیل شده است. به همین سادگی ، به همین خوش مزگی.

نکته مهم : حضرت منیری ، خدای CSS و استایل و این جور صحبت ها می باشند که در اینجا می تونید استایل ایشون برای فارسی سازی نظرات بلاگر رو دریافت کنید و اگر سوالاتی داشتید احتمالا پاسخ گو خواهند بود.

درخواست انسان دوستانه: یک نفر این وکتور یا فایل PSD لوگوی بلاگر فارسی را به منظور اجرای مقادیری جنگولک بازی در اختیار ما قرار بدهد. خدا خیرتون بده.

Subscribe to Diggly

3 سال پیش بود که واحد برنامه نویسی کامپیوتر رو داشتم . استادی داشتیم به اسم بهلول . جوانی با معلومات زیاد و اخلاق بسیار عالی. یادمه روزی که می خواست امتحان میان ترم بگیره با بچه ها هماهنگ کرده بودیم که نریم سر کلاس . این بنده خدا هم انقدر آمد و منتظر شد اما کسی نرفت و امتحان میان ترم برگزار نشد. هفته بعد که همه انتظار یک برخورد تند رو از این استاد داشتند اتفاق عجیبی افتاد ، استاد آمد و چند سوال مطرح کرد و گفت این سوالات میان ترم شما بود ، بروید خونه و حل کنید ، هفته بعد حلش را بیارید 1 نمره به هر کسی که حل کرد می دهم علاوه بر این گفت همین سوالات را عینا در پایان ترم هم خواهم داد به عنوان میان ترمی که نیامدید. و واقعا هم همان سوالات را داد و همه نوشتند و تمام بچه های کلاس با نمره ای بالا این درس رو پاس کردند، البته خیلی هم به معلوماتمون اضافه شده بود و این طور نبود که الکی پاس کنیم.

ترم بعد همین موقع ها بود که از دانشجویان ترم جدیدش می خواست امتحان میان ترم بگیرد . دانشجویان جدید هم که ماجرای ما ترم قبلی ها را شنیده بودند تصمیم گرفتند همچین کاری کنند. اما به هر دلیلی نقشه شان نگرفت و تعداد زیادی از بچه ها سر جلسه امتحان حاظر شده بودند ...

همه خدا خدا می کردند که استاد نیاد ، هر چقدر از ساعت شروع کلاس می گذشت به امید بچه ها اضافه تر می شد که امتحان تعطیله و استاد نمیاد . ساعت حدود 9 شده بود که مدیر گروه گریان و با یک دسته گل به کلاس آمد .

"استاد بهلول روز گذشته در حادثه هواپیمای C130 تهران جان خود را از دست داد."
معمولا افراد نظامی و ارتشی اخلاق تندی هم دارند ، ما اصلا نمی دونستیم که استاد بهلول سرهنگ دوم هم هست . هیچ وقت اخلاق تندی نداشت و همیشه مهربانانه برخورد می کرد. هیچ گاه نگفت من سرهنگم ، من فلانم ، من ...

حالا هر روز که در مسیر دانشگاه از کنار ساختمان کرم رنگی که هواپیما با آن برخورد کرد رد می شم به یاد این استاد بزرگ می افتم.

یاد و خاطرش گرامی باد !

بی مناسبت ندیدم قسمتی از نوشته های وبلاگ "یادداشت های یک خبرنگار" درباره خلبان این هواپیما را در اینجا بیاورم:

بابك گوهري كي بود ... ؟

تقريبآ دوسال بعد از اين كه من نيروي هوايي رو ترك كرده و عطاش رو به لغايش بخشيدم ، بابك گوهري از روي عشق و علاقه اي كه به پرواز داشته علي رغم مخالفت خانواده اش در اسفند سال ۱۳۷۳ به دانشكده خلباني نيروي هوايي وارد مي شود  . به عبارت دقيق تر او پانصد و شصت و هشتمين دانشجويي بوده كه  اون سال در اين دانشكده پذيرفته شده بود . تفاوت اش با من در اين بوده است كه وي شاگرد ممتاز كنكور بوده است . ولي من از روي شانس و اقبال و تنها به دليل اين كه كنار دست يك شاگرد ممتاز نشسته بودم ، قبول شدم ! يك تفاوت اساسي هم براي پايان راه با هم داريم .. او دو سال قبل يعني دقيقآ در ۱۵ / ۹ / ۱۳۸۴ در راه خدمت به ميهن اش شهيد شد . ولي من با وجود پرواز مستمر در جبهه و مناطق جنگي و بروز ده ها مورد اضطراري به دليل پوست كلفتي كه داشتم  زنده مانده تا اين كه با نظر آقايون اطباء  بازنشسته  يا بهتر بگم با تي پا و اردنگي از نيروي هوايي بيرون ام نمودند !! شهيد گوهري در سال ۱۳۸۲ ازدواج مي كنه .. ثمره اين ازدواج فرزند پسري است كه سه ماه بعد از سانحه ، يعني در تاريخ ۲۳ / ۱۲/ ۸۴ به دنيا مي آيد .

مي گويند مرحوم گوهري وقتي از طريق آزمايش هاي پزشكي متوجه مي شود كه فرزند اول اش پسر است . خيلي خوشحال شده و آرزو داشته پسرش هم مانند او خلبان شود . مادر شادروان گوهري  شب قبل از سانحه با فرزندش تلفني صحبت نموده بود . و از زبان او مي شنود كه فردا براي پشتيباني از مانور بزرگ به بندرعباس پرواز دارد . و اين آخرين مكالمه مادر با جگر گوشه عزيزش است . روز حادثه هم همسر بابك با مادرش در حال خريد  سيسموني براي دلبند تو راهي خود بودند كه خبر دردناك سانحه هواپيماي سي - ۱۳۰ را مي شنوند . آن ها به تصور اين كه بابك صبح زود پرواز داشته است ، ابتدا گمان نمي كنند كه پدر اين طفل معصوم خلبان هواپيماي سانحه ديده باشد ... اما همسر نگران وي به خاطر مي آورد اغلب پروازهاي شوهرش با تآخير انجام مي شد ... خداي من .. نكنه بابك باشه ...  كه خبر مي آورند همسرت به شهادت رسيد .

Subscribe to Diggly

همیشه از این قالب وبلاگ جادی خوشم میومد. قالب بسیار ساده ایه . دیروز در حال گشت و گذار ورژن اجنبی ای اش را برای بلاگر پیدا کردم و چون همیشه آرزوی داشتن چنین قالبی را داشتم سه سوت به فارسی سازی این قالب مشغول شدم که شما می تونید دموی این قالب را در اینجا ببینید.

نکته مهم اینه که این قالب رو جادی کلی تغییر داده بود تا قیافش این شکلی بشه ، من هم سعی کردم تا اون جایی که می شه این تغییرات رو اعمال کنم. بنابراین این قالب بیشتر شبیه به قالب جادی است تا قالب اصلیش .
به همین دلیل اسم این قالب رو گذاشتم جادی.

پ.ن: اگر قالب خوب و شیک و ساده ای برای بلاگر سراغ دارید توی نظرات اعلام کنید تا براتون فارسیش کنم. قالب وردپرس هم باشه ، یحتمل بتوانیم به قالب بلاگر تبدیل کنیم.

Subscribe to Diggly

بچه که بودم 3 تا سگ داشتم ، همشون رفتند ... چه جوریش رو بی خیال اما سگ خیلی دوست داشتم ، هنوزم دارم . بعد به اردک روی آوردم یه اردک داشتم اسمش Ordi بود ! بی نظیر ... ! از سگ وفادار تر بود ، بعد از چند سال به پارک ملت سپردمش ، شاید راحت تر باشه با اینکه اینجا حیاط بزرگی داریم و این Ordi یک خونه خیلی بزرگ و گرم و نرم توش داشت!

این ها به حرفی که می خوام بزنم ربطی نداره ، فقط یاد حیوون هایی افتادم که داشتم . البته خیلی هم بی ربط نیست . شما هم اگر حیوان خانگی ای دارید می تونید براش یه هویت آنلاین درست کنید. همیشه چیزی درباره انسان مجازی در نظرم بود اما در رابطه با هویت آنلاین یک حیوان هیچ ایده ای نداشتم . سایتی که به شما معرفی می کنم به حیوان شما اجازه می ده ایمیل های روزانه خودش رو که از طرف دیگر حیوانات برایش رسیده چک کنه و به آنها پاسخ بده . حیوان شما در فیس بوک عضو خواهد شد و یک شبکه اجتماعی را تشکیل خواهد داد ، یک وبلاگ خواهد نوشت و شما را نقد خواهد کرد. شما را در بالاترین و Digg مطرح خواهد کرد ، به شما منفی و مثبت خواهند داد. شما را در فلیکر با دوستانش به اشتراک خواهد گذاشت و حیوانات دیگر برای شما نظر می دهند که چه انسان زشت یا زیبا یا با مزه ای هستید. (توهم)

امروز با سایتی آشنا شدم که می تونید حیوان خانگی خودتون رو در آن رجیستر کنید و برای آن یک هویت آنلاین بسازید ! حتی اگر حیوان خانگی خود را گم کرده اید نیز با ذکر مشخصات می توانید آن را ثبت کنید.

سایت مربوطه
این مطلب رو تقدیم می کنم به Ordi بهترین اردک دنیا ( که از زنده بودنش خبر ندارم) و خدابیامرز Memol (بهترین همستر دنیا)

پ.ن: واقعا اگر حیوان خانگی شما قرار بود یک وبلاگ داشته باشد ، درباره شما چه می نوشت؟

Subscribe to Diggly

رسانه اجتماعی چیست؟ به طور خلاصه و ساده ، رسانه های اجتماعی مکان هایی (مجازی) هستند که در آنها اخبار ، عکس ها ، ویدئوها و پادکست هایی که در سایت های اجتماعی (رسانه ای) به محبوبیت عمومی رسیده اند (به وسیله رای گیری و یا نظرها ویا سایر روش ها) ، نمایش داده می شود.

زمانی که نسل جدیدی در حوزه رسانه متولد می شود ، بهترین راه برای شناختن آن ، مقایسه با دیگر رسانه هاست. شما در خانه تان از چه رسانه هایی استفاده می کنید؟ احتمالا رسانه هایی که نام خواهید برد شبیه به لیست زیر می باشند:

  • روزنامه ها
  • مجلات
  • تلویزیون
  • رادیو
  • کتاب ها
  • CD ها
  • DVD ها
  • عکس ها
  • نامه ها (چه الکترونیکی و چه معمولی)
  • صفحات زرد (Yellow Pages)

حال درباره مطلبی (وبلاگ من) که در حال خواندن آن هستید چطور؟ چه ویژگی هایی در آن می یابید که با رسانه های کهنه ای که در بالا به برخی از آنها اشاره شد متفاوت باشد؟

  1. رسانه های مذکور قابلیت تغییر ندارند. یک روزنامه، حتی اگر یک جامعه به این نتیجه برسد که مطلبی در آن اشتباه است و باید تغییر کند نمی تواند آن را تغییر دهد. اما در مورد ولاگ من ، خیلی راحت و به محض اینکه کسی مرا متوجه اشتباهم کند می توانم نوشته هایم را آپدیت کنم و اشتباهات خود را درست کنم.
  2. شما می توانید با من در ارتباط مستقیم باشید و در مطالبی که می نویسم دخیل شوید ، مثلا یک نظر بنویسید و یا حتی به من فحش بدهید (خودتی) و خیلی چیزهای دیگر. اما با هیچ کدام از رسانه های فوق نمی توانید این کار را انجام دهید وبه طور مستقیم در آن دخیل شوید.
  3. شما می توانید از محبوبیت وبلاگ من و مطالبی که می نویسم به راحتی با خبر شوید. جستجو کنید که چه تعداد افرادی به مطالب من لینک داده اند یا مثلا رتبه من در گوگل یا Technorati چقدر است؟ در بالاترین چه مطالبی از وبلاگ من منتشر شده و چه امتیازاتی گرفته اند؟ من هم می توانم مثلا با Google Analytics لحظه به لحظه آمار وبلاگم را کنترل کنم ، ببینم چند نفر چه مطلبی را خواندند و از کجا به وبلاگ من وارد شدند و چگونه خارج شدند. اما هیچ یک از رسانه های نام برده این ویژگی را ندارند مگر تا مدتی بعد که از آمار فروش و یا چیزهای دیگر متوجه این محبوبیت بشوند.
  4. با این رسانه جدید شما می توانید شما می توانید روی آرشیو من کلیک کنید و مطالبی را که نوشته ام هر زمانی که بخواهید و در هر جایی که باشید به سادگی از اول تا آخر بخوانید. فرض کنید این کار را بخواهید با یک روزنامه انجام دهید ، شما باید به دفتر آن روزنامه بروید و به دنبال یک نسخه از شماره ای که می خواهید بگردید و با پرداخت مبلغی آن شماره را خریداری نمایید. یا تصور کنید یک برنامه تلویزیونی را ندیده اید ، چه مراحلی را باید طی کنید که بتوانید نسخه ای از آن برنامه را بدست آورید. البته اگر بتوانید! به هر حال به سادگی کلیک کردن بر روی آرشیو در وبلاگ من نیست!
  5. من در وبلاگم برای یک مطلب می توانم از عکس و متن و فیلم و صدا در کنار هم استفاده کنم و آنها را با یکدیگر مخلوط کنم. اما مثلا مجلات و یا روزنامه ها چنین امکانی را ندارند.
  6. من در وبلاگم آزادم هر مطلبی را (با رعایت قوانین کپی رایت) منتشر کنم و نیازی به یک کمیته که صلاحیت آن را تایید کند ندارم. مثلا یک ویدئویی را که امروز از ماجرایی فیلم برداری کردم در اینجا به شما نشان دهم. اما فکرش را بکنید آیا شما می توانید به CNN بروید و بگویید ببخشید آقا من یه فیلم توپ امروز گرفتم لطفا پخشش کنید!!
  7. در این رسانه جدید من هیچ محدودیتی برای انتشار مطالبم ندارم. اگر مثلا تلویزیون را در نظر بگیرید حداکثر 24 ساعت در روز فرصت دارد تا برنامه ای را پخش کند. یا مثلا روزنامه ها تعداد محدودی از نسخ خود می توانند چاپ کنند و نمی توانند یک تیراژ 4 میلیونی داشته باشند.
  8. رسانه جدید قابلیت تشکیل صنف های مختلفی را دارد ، همچنین قابل لینک دادن است. شما مطلبی می نویسید و من بلافاصله به مطلب شما در وبلاگم لینک می دهم.مطلبی که می نویسید بارها و بارها می تواند در جاهای مختلف مطرح شود و مورد استفاده قرار گیرد. با استفاده از RSS ها و مثلا Google Reader شما می توانید جدید ترین مطالب منتشر شده وبلاگ من را بخوانید و از آن استفاده کنید یعنی یا به آن لینک دهید ، یا قسمتی از نوشته های من را کپی کنید و یا بخشی را تغییر دهید. اما آیا این کارها را می توانید با رسانه های مذکور انجام دهید؟
  9. رسانه جدید امکان استفاده ترکیبی را فراهم می کند. مثلا فرض کنید من در کنار صفحه ام از یک ویجت سایت آمازون استفاده کنم. سایت آمازون قابلیت این را دارد که هر لحظه تصویر آن ویجت را تغییر دهد مثلا در یک لحظه عکسی از یک کتاب و در لحظه ای دیگر عکس یک کتاب دیگر را نمایش دهد یدون اینکه آمازون در کار بلاگر و گوگل دخیل باشد. خیلی از وبلاگ نویس ها از ویجت های مختلفی استفاده می کنند که ارائه دهندگان این ویجت ها هیچ ارتباط و وابستگی ای به پلتفرم (platform) وبلاگ نویسی آنها ندارد.

زمانی که از "رسانه اجتماعی" یا "رسانه جدید" صحبت می کنم منظور من رسانه اینترنتی است که در آن امکان برقراری ارتباط متقابل وجود دارد. مهم نیست که آیا به این نوع از رسانه ها رسانه های جدید می گویید یا خیر اما باید اعتراف کنید که چز متفاوت تری نسبت به رسانه های مذکور در حال اتفاق است. شاید نام رسانه 2.0 (Media 2.0) نام بسیار مناسبی برای این رسانه ها باشد.

این مطلب برگرفته از مطالبی بود که در ویکی پدیا و وبلاگ scobleizer مشاهده کردم.
نظرات شخصی من در این نوشته دخیل شده اند و برخی قسمت ها را تغییر داده ام.
بنابراین این مطلب را ترجمه نمی نامم.

Subscribe to Diggly

پروژه های سنگین مانند دوی امدادی هستند ، اگر از تمام توان تیمی خود استفاده نکنید قطعا به پایان مسیر نخواهید رسید و موفق نخواهید شد. هر پروژه ای باید به فازهای مختلف تقسیم شود ، هر فاز به بخش های کوچکتر و هر بخشی به زیربخش های متفاوت. شما باید یک پروژه را خرد کنید و به صورت تیمی بر زیربخش های آن کار کنید ، در غیر این صورت از مسیر مستقیم پیشرفت پروژه خارج خواهید شد ، کارها به ترتیب پیش نخواهند رفت و شما در پروژه های بزرگ گم می شوید.

اگر مجموعه بزرگی را مدیریت می کنید می توانید از تیم های متعددی برای انجام یک پروژه استفاده کنید. اما دقت داشته باشید کارهایی که بین تیم های مختلف توزیع می کنید بسته به وسعت پروژه و تعدد تیم های کاری باید از یک زیر بخش ، یک بخش و یا یک فاز باشد . به هیچ وجه چند فاز و یا چند بخش از یک پروژه را با یکدیگر به جلو پیش نبرید. این باعث سردرگمی در انجام پروژه ها می شود و از سرعت شما می کاهد.

در نهایت شما باید با ناظرانی که آنها را تربیت کرده اید و آموزش داده اید با این تیم ها در ارتباط باشید و میزان پیشرفت و یا پسرفت خود را بر روی نمودار پیاده سازی کنید و علل آن را بیابید و برطرف کنید. به یاد داشته باشید که شما یک مدیر هستید و نباید درگیر جزئیات یک پروژه شوید ، یعنی مستقیما نباید خود را وارد پروژه کنید. کار شما تزریق نقشه ها و برنامه ریزی های دقیق به تیم هایتان می باشد.

پس تیم های شما در کنار یکدیگر کار می کنند و هر بخش از کار که تمام شد قسمت بعدی را به تیم بعدی می سپارند و بر روی قسمت جدید کار می کنند. این گونه کار کردن دو مزیت مهم دارد یکی توانایی بالا در اشکال یابی حین انجام پروژه و دیگری کیفیت بالای کار است به طوری که اگر تیم یا گروهی کار خود را به درستی انجام ندهند تیمی که ادامه کار آنها را در دست خواهد گرفت نیز نخواهد توانست کاری را به پیش ببرد . بنابر این هر تیم سعی می کند کار خود را به بهترین شکل انجام دهد.

Subscribe to Diggly

پروژه های باز متن (Open Source) معمولا انقلاب های بزرگی را در عرصه های مختلف تکنولوژیکی ایجاد کرده  و گاها مسیر بشر را عوض کرده اند. فکر این را بکنید که خدای نکرده لینوکسی وجود نداشت !! و انسان ها مجبور بودند از ویندوز و امثال آن استفاده کنند. امروز قصد دارم یک محیط جذاب و دوست داشتنی بازمتن و صد البته لینوکسی را معرفی کنم .

آیا بار دیگر پروژه های بازمتن انقلاب های بزرگ ایجاد خواهند کرد؟ آیا ubuntero فیس بوک را کنار خواهد زد؟

ubuntero یک شبکه اجتماعی باز متن است که با هدف ایجاد یک اجتماع مجازی از کاربران اوبونتو ایجاد شده است. این کاربران شامل توسعه دهندگان ، طراحان و کاربران عادی اوبونتو می باشند. این شبکه اجتماعی به هیچ وجه اهداف تجاری ندارد و نخواهد داشت و اخلاق و رفتار اوبونتویی را رعایت خواهد کرد.
پس بی کار ننشینید ، به جامعه مجازی اوبونتویی ها بپیوندید و از دوستان خود نیز برای این کار دعوت کنید.

ثبت نام کنید .

Subscribe to Diggly

هر انسانی نسیت به گذشته خود دارای سابقه ای چه خوب و چه بد است . با ورود اینترنت به زندگی انسان ها ، هویتی جدید به عنوان هویت مجازی برای آنها ایجاد شد تا زندگی دوم خود را به صورت آنلاین بگذرانند. زندگی ای ابدی و جاودانه . انسان نخستین این نسل از زندگی عمر چندان زیادی ندارد اما مطمئنا سوابق بسیار زیاد تری از زندگی اش در دسترس عام و خاص وجود دارد. سوابقی که گاها حریم شخصی افراد را به خطر می اندازد و آنها را تهدید می کند. این سابقه ، سابقه آنلاین نام دارد.

در دنیای امروز قطعا جستجو می کنید و جستجو خواهید شد ، افرادی که بخواهند در پروژه ای با شما همکاری کنند ، شما را استخدام کنند و یا به استخدام شما در بیایند و یا محصولی را از شما خریداری نمایند ، قطعا در مورد شما جستجو خواهند کرد و از نتایج این جستجو نهایت استفاده را خواهند کرد چه اینت نتایج واقعیت داشته باشند چه نه ! کافی است تنها یک سابقه بد از خود داشته باشید حتی سابقه ای که به دروغ برای شما ایجاد کرده باشند. آن ها این دروغ را باور خواهند کرد.

در جستجویی که در این زمینه انجام دادم متوجه شدم شرکت هایی هستند که کارشان این است که سابقه مجازی شما را درست کنند و اگر سابقه بدی از خود در این دنیای مجازی و آنلاین دارید آن را پاک کنند. یکی از روش هایی که این شرکت ها برای این کار دارند ارسال ایمیل به وبمسترها است آنها خود و مشتری شان را معرفی می کنند و از وبمستر ها می خواهند تا سابقه مشتری را پاک کنند.

سعی کنید از خود سابقه بدی به جای نگذارید ، اما اگر سابقه بدی از شما پیدا شد چه کاری باید انجام دهید؟ ابتدا شما باید ببینید آیا این سابقه واقعی است یا برای شما ساخته شده است. اگر ساختگی باشد و در چند جای محدود مطرح شده باشد ، به آن توجهی نکنید زیرا توجه شما این مساله را بزرگ تر و مهم تر جلوه می دهد. اما اگر این سابقه در جاهای زیادی مطرح شده باشد بهترین کار تکذیب آن در یک مکان معتبر است . شما می توانید در وبلاگ یا سایتان موضوع را مطرح و با دلیل آن را تکذیب نمایید و یا از سایت ها و یا وبلاگ های معتبر بخواهید تا با شما مصاحبه ای در این زمینه انجام دهند.

اما اگر این سابقه حقیقت داشت و شما در گذشته مرتکب اشتباهی شده بودید هیچ گاه آن را کتمان نکنید ، بابت اشتباهتان در صورت لزوم عذرخواهی کنید و به یاد داشته باشید انجام کارهای خوب و درست این سابقه بد را در مدت کوتاهی پاک خواهند کرد .شما هرچقدر کارهای موفقیت آمیز بیشتری انجام دهید مطالب بهتری در مورد شما نوشته می شوند و در نتیجه سوابق خوب شما در صفحات اول نتایج یک جستجو و سوابق بدتان در صفحات آخر این نتایج نمایان خواهند شد.

شرکت هایی هم هستند که از شما مبلغی دریافت می کنند و با سایت ها یا وبلاگ هایی قرارداد می بندند تا مطالب خوب و مثبتی در مورد شما بنویسند که در نتیجه سوابق بد شما مدفون شوند. هر راه و روشی را که انتخاب می کنید فراموش نکنید که به دیگران بگویید و نشان دهید که قصد دارید پیشرفت کنید.

Subscribe to Diggly

گفته بودم که در جریان لحظه به لحظه مشکل بلاگر هستم . این ایمیلی است که امروز از طرف جناب آقای فرخی رئیس بخش فنی داتک دریافت کردم.

بلاگر باز شد !

از تلاش و پیگیری های آقای فرخی ، خانم ارشد و خانم موحدی فرد تشکر می کنم.

Subscribe to Diggly

همیشه برای درست کردن مشکلات ویندوز دوستام مشکل داشتم ، نکات ساده ای رو می گفتم و نمی فهمیدند ، یک مشکل کوچک ساعت ها برای حل شدن طول می کشید. امروز هم با یک مشکل بر خورد کردم که کامپیوتر طرف مدام ریستارت می شد. داشتم فکر می کردم چقدر خوب بود اگه می شد کامپیوتر ها رو هم به اشتراک گذاشت مثل خیلی از عکس ها و مطالبی که روزانه با دیگران به اشتراک می گذاریم . این طوری به راحتی می تونستم از همین جا کامپیوتر دوستام رو کنترل کنم. این جمله به ذهنم رسید که تا وقتی گوگل هست راهی برای حل مشکلاتتان وجود دارد . ممنون از گوگل که با کمی جستجو این سایت را به من معرفی کرد تا بتونم اسکرین کامپیوترم را برای دیگران به اشتراک بگذارم و یا دیگران این کار را برای من انجام دهند.

این سایت به شما امکان می ده که کاملا کامپیوتر خودتون رو با دیگران به اشتراک بگذارید تا چیزی را در کامپیوتر شما مشاهده کنند یا به شما برای رفع مشکلاتتان کمک کنند. البته خود ویندوز راه های مسخره و پر دردسری برای کارهای شبیه به این داره اما این سایت در نهایت سادگی و سرعت این کار را برای شما انجام می دهد.

این سایت یک برنامه خیلی کوچک برای به اشتراک گذاشتن اسکرین تان در اختیار شما قرار می دهد . بعد از اتصال به کامپیوتر طرف مقابل شما قادر هستید هر کاری که دلتان می خواهد انجام دهید ، انگار که کامپیوتر خودتان است. شما امکان ارسال و دریافت فایل را نیز خواهید داشت.

سایت مربوطه

Subscribe to Diggly

واژه مدیریت را معمولا با کارهای تیمی ، جلسات کاری ، تصمیمات مهم به یاد می آوریم . اما مدیریت در واقع این ها نیست ، مدیریت راهنمایی و نظارت کردن تیمی متشکل از 1 یا چند نفر با هدف هماهنگ سازی و ایجاد یک هارمونی در بین اعضای آن ، برای کامل کردن هدفی مشخص است.
مدیران عالی رتبه  باید از دانش کافی در تکنیک ها و مهارت های مدیریتی برخوردار باشند ، آخرین تغییرات بازار را بدانند و قادر باشند آینده را پیش بینی کنند. و این نکته را در نظر داشته باشند که محصول مورد نیاز امروز را دیروز و مورد  نیاز فردا را امروز باید تولید کنند.
مدیران تنها کسانی هستند که می توانند دنیا را تغییر دهند و به سمت مسیر دلخواه خود پیش ببرند. مدیران موفق شرکت های کوچک مثل گوگل و مایکروسافت، موفق به تبدیل شرکت هایشان به بزرگترین شرکت های دنیا شدند.

در مطالعاتی که در مورد مدیران موفق داشتم به این نتیجه رسیدم که قوانینی بین همه این مدیران برای مدیریت حاکم بوده که در زیر با آن اشاره می کنم:

  1. مشکل را حل کنید ، صورت مسئله را پاک نکنید ! مسئله دیر یا زود باید حل شود . قبل از اینکه خودتان یا دیگران را برای این مشکل ملامت کنید سعی در برطرف کردن مشکل داشته باشید.
  2. به مردم بگویید که چه چیزی می خواهید نه اینکه چه جوری کاری را که می خواهید انجام می دهید. اگر به مردم درباره هدف هایتان بگویید ، می فهمید که آنها نیز مشتاقانه به هدف شما احترام می گذارند . پس مردم را به سمتی که هدفتان هست راهنمایی کنید نه اینکه به آنها یک دستورالعمل یا آموزش ارائه دهید.
  3. هدفتان را مدیریت کنید نه تشریفات اداری و کاغذ بازی ها را . همیشه یادتان باشد که شما وظیفه تان مدیریت قسمت خاصی از یک شرکت است حالا هر چه که باشد ، تمام کاغذ بازی ها و تشریفات اداری برای هدف شما انجام می شود ، شما این مرحله را حذف کنید و مستقیما به هدفتان بپردازید .
  4. هیچ کاری را به شخصه انجام ندهید. همیشه به یاد داشته باشید که شما یک مدیر هستید ، وظیفه مدیران برنامه ریزی ، سامان دهی ، نظارت و راهنمایی است . عمل کردن به این نقشه ها و وظیفه ها بر عهده کارکنان شماست. وقت با ارزشتان را برای پرداختن به این گونه مسائل اتلاف نکنید. شما باید مدیریت کنید نه اینکه کاری را انجام دهید.
  5. همیشه یک شروع خوب داشته باشید. پروژه ها وقتی با یک شروع بد آغاز می شوند به سختی به مسیر اصلی و درست خود باز می گردند پس سعی کنید یک شروع برنامه ریزی شده و موفق داشته باشید.
  6. از دفترتان بیرون بروید و از نزدیک کارمندانتان و نحوه انجام پروژه ها را مشاهده کنید . شما باید خودتان را در دسترس دیگران قرار دهید این باعث می شود همیشه خبرهای دست اول را از محیط کارتان و پروژه هایتان دریافت کنید و بدانید دقیقا چه اتفاقی در حال وقوع است.
  7. یک مدیر نمونه باشید ، اگر از کارمندانتان می خواهید برای اضافه کاری در شرکت بمانند خودتان هم همراه آنها بمانید و به کارهایتان برسید . اگر قصد مسافرت به جایی را به همراه تیمی از شرکتتان دارید ، به این دلیل که سیاست شرکتتان این اجازه را می دهد که شما با یک پرواز First Class سفر کنید در حالی که بقیه تیمتان در قسمت های دیگر هواپیما باشند این کار را نکنید. سعی کنید یک رهبر باشی تا مدیر ، مطمئنا ارزشش را خواهد داشت.
  8. کارهای ساده را به دیگران محول کنید و همیشه خود را با پروژه های سخت و سنگین درگیر کنید ، این باعث پیشرفت شما می شود.
  9. خودتان را طوری نشان ندهید که انگار بهترین هستید و هیچ مشکل و اشتباهی ندارید. دوستانه در کنار تیمتان کار کنید . بگذارید بقیه این احساس را داشته باشند که شما انسان صادق و رو راستی هستید.
  10. کیفیت برای شما راحتی و آسودگی خیال می آورد . همیشه برای کارهایتان استانداردهایی را که از دیگران انتظار دارید در برابر شما رعایت کنند را در نظر داشته باشید آنها را بنویسید و همیشه جلوی چشم خود نگاه دارید و مدام آنها را کنترل کنید .
  11. از اشتباهات دیگران درس بگیرید ، به اندازه ای که تمای اشتباهات دنیا را خودتان تجربه کنید عمر نخواهید کرد.
  12. هدف هایتان را هوشمندانه انتخاب کنید. هدفهایی که برای خود یا دیگران در نظر می گیرید باید مشخص ، قابل اندازه گیری ، واقعی و قابل دست یافتن باشند.
  13. از خودتان یک مدیر نمونه بسازید . کاری کنید که دیگران شما را به عنوان یک مدیر موفق مثال بزنند . مدیری که می تواند یک تیم را بسازد و در کنار یکدیگر قرار دهد و با آن تیم به موفقیت برسد.
  14. مهندسی مدیریت داشته باشید . برای اینکه به هدفتان برسی ابتدا باید هدفتان را تعریف کنید. حال که هدفتان را می دانید باید برای رسیدن به آن یک نقشه طرح کنید و برنامه ریزی داشته باشید.و در آخر شما نیاز به یک مقیاس دارید که هر لحظه به شما نشان دهد نسبت به لحظه قبل چقدر پیشرفت یا پس رفت کرده اید.
  15. موفقیت کاریتان بستگی به کارآمدی کارکنانتان دارد. با آنها به خوبی برخورد کنید و به آنها امنیت شغلی بدهید. برای آنها  ناظر یا سرپرست تعیین کنید. و شخصا این ناظران را تربیت کنید و آموزش دهید. کارمندان شما در صورت برخورد با مشکلی باید با این ناظران در ارتباط باشند.
  16. با دهان باز نمی توانید گوش دهید. تمام کسانی که برای شما کار می کنند قطعا چیزی برای گفتن دارند که برای شما با ارزش باشد. به آنها فرصت صحبت کردن بدهید. سکوت کنید و از محیط کارتان آموزش ببینید.
  17. خودتان را جای کارمندانتان بگذارید. انتظار این را نداشته باشید که کارمندانتان به درستی و تا آخر وقت کار کنند در حالی که شما هر روز محل کارتان را زود ترک می کنید.به کارمندانتان استراحت بدهید و آرامش فکری برای آنها فراهم کنید . با آنها ورزش کنید یا حتی دور هم یک فنجان چای یا قهوه بنوشید. استراحت مناسب راندمان کاری افرادتان را بالا می برد.
  18. رهبران تغییرات ایجاد می کنند. آماده روبرویی با این تغییرات و افرادی که در این تغییرات هستند چه در داخل شرکتتان و چه در خارج از آن باشید.اگر تغییراتی احساس نمی کنید بدانید رهبری نکرده اید.یک مدیر خوب یک رهبر خوب است.
  19. خودتان را محدود نکنید. یک نمونه خوب از تفاوت های یک مدیر و یک رهبر این است که رهبران خودشان را محدود نمی کنند . به اندازه کافی کسانی هستند که شما را محدود کنند ، شما خودتان را محدود نکنید.
  20. وقتی همه چیز رو به راه و ساده باشد هر کسی می تواند کاری را با موفقیت به پایان برساند. به خودتان برای انجام کارهای ساده افتخار نکنید و مغرور نشوید . خودتان را برای انجام کارهای سخت آماده کنید.
  21. تغییرات ایجاد کنید. تیمی که با آن کار می کنید باید بسیار موفق تر و موثر تر از زمانی باشد که  شما با آن کار نمی کردید. اگر تغییراتی احساس نشود هیچ تضمینی برای بقای شما نخواهد بود.

در این موارد خیلی سعی داشتم تفاوت های یک رهبر و یک مدیر را بیان کنم . اما ترجیح دادم در مطلبی جداگانه یک رهبر را معرفی کنم و از خصوصیات یک رهبر بنویسم.
من همیشه در مورد آی تی نمی نوشتم اما برای آی تی نویسان عزیز می خوام بگم مدیریت یا Management یکی از اساسی ترین و مهمترین شاخه های آی تی به شمار می ره که متاسفانه دور از چشم آی تی نویسان مونده . قصد دارم مبحث مدیریت رو در بین جامعه آی تی نویسان باز کنم.

اگر مدیر موفقی هستید و این نوشته را خواندید لطفا نظر خود را بیان کنید که چرا و در کجا اشتباهاتی داشتم. و اگر نکته خاصی از قلم افتاده یادآور شوید.